فیلم توریست با بازی دو سوپرستاره سینمای جهان جانی دپ و آنجلینا جولی و کارگردانی فلورین هنکل ون دورنسمارک، کارگردان برنده اسکار (به خاطر فیلم به شدت تحسین شده زندگی دیگران) این هفته به نمایش درآمد. فیلمی که سینما دوستان مدت زیادی بود منتظر نمایش آن بودند تا ببیند این دو ستاره چگونه در این فیلم نقش آفرینی کرده اند و چه ماجراجویی در انتظار هنرپیشه های محبوبشان است. فیلم توریست همه آن چیزی که بیننده را برای دیدن یک فیلم سینمایی به سینما ترغیب می کند یک جا در خود دارد؛ از بازیگران گرفته تا کارگردانی و منظره های چشم نواز ونیز و... ولی با کمال تعجب باید بگویم فیلم تمام چیزهایی را که شما از فیلم انتظار ندارید را هم یکجا دارد! از بازیهای بد گرفته تا فیلمنامه ای که حفره های آن به اندازه ی حفره های لایه ی اوزون است و کارگردانی که در بهترین حالت ممکن در حد یک آماتور درجه2 است. این شاید تنها فیلمی باشد که جانی دپ در آن بتواند به این بدی بازی کند و فیلنامه ای دارد که شاید حیرت کنید چرا اینقدر بی منطق است.
یک فیلم بی منطق کمدی/جنایی/ماجراجویی/رمانتیک/اکشن و... هرچیزی که قرار بوده باشد، ولی هیچ کدام از آنها نشده! فیلم توریست بازسازی فیلم فرانسوی با همین عنوان ساخته آنتونی زیمر است، که در سال 2005 به نمایش درآمد. اما در نسخه 2010 آمریکایی ما با یک اکشن سرهم بندی شده روبرو هستیم که بدون هیچ زحمتی ستارگان خود را ضربه فنی می کند.
اولین بار جولی را در نقس «الیسه» در یک کافه می بینیم. «الیسه» یک لباس مدل فراری ها را پوشیده است. در کافه او یک یادداشت از فردی به نام الکساندر پیرس (معشوقه اش که کلی پول را بالا کشیده است!) دریافت می کند و پس از خواندن، آن را می سوزاند. یک تیم بسیار خبره پلیس به رهبری به یک کارگاه انگلیسی (به رهبری پائول بتانی) دنبال اوست. در نامه به او گفته شده که با قطار به ونیز برود. او در قطار سوار یک کوپه درجه یک و بسیار شیک می شود. کوپه ی رویروی کوپه ی فردی به نام فرانک (با بازی جانی دپ) یک معلم ریاضی متواضع اهل ویسکانسین، فردی که قرار است دور اروپا را بگردد تا مرحمی باشد برای قلب شکسته اش تا شکست عشقی اش را فراموش کند.

اطلاعات غلطی که «الیسه» داده باعث می شود او در دست یک سری دیگر از تعقیب کننده ها نظیر یک روانکاو میلیونر (استیوبرکوف) و دارودسته آدمکش های روسی اش بیافتد! هیچکدام از آنها نمی دانند قیافه الکساندر واقعی چه شکلی است؟ «الیسه» برای رد گم کردن کارهای مختلفی می کند؛ مثلاً لباس های خود را عوض می کند، یک لباس مجلسی شیک می پوشد، با یک لهجه انگلیسی غلیظ صحبت می کند و ..! «الیسه» هیچ اطلاعات شخصی به کسی نمی دهد. ولی فرانک کم کم دلبسته «الیسه» می شود و نگاه های فرانک بر خلاف سایر نگاه های افراد بد، به دل «الیسه» می نشیند! چه اهمیتی دارد؟! چون هیچ نگاهی آنطور که به نظر می آید نیست. اما فرانک به زودی متوجه می شود که درگیر یک ماجرای بین المللی شده و هر لحظه خطر جانش را تهدید می کند و در ادامه هم خودتان می دانید چه می شود!
«الیسه» در فیلم توسط هرکسی که جلوی دوربین می آید مورد تعقیب قرار می گیرد. چون همه می خواهند معشو قه اش را دستگیر کنند و در این بین آنجلینا جولی سنگ تمام می گذارد. از انواع اقسام ژست ها بگیرید، تا انواع مدل مو و لباس! آنقدر که شما در طول مدت فیلم دعا می کنید این ژست گرفتن های خانم جولی تمام شود! خیلی ها اعتقاد دارند آنجلیناجولی زیبا است! (لیام لیسی معتقد است جولی یکی از زیباترین زنهایی است که پا به کره زمین گذاشته است) و می توان از او کادرهایی استثنایی گرفت. ولی در فیلم توریست به هیچ وجه شکل یک انسان واقعی نیست و شما به هیچ وجه با شخصیت او ارتباط برقرار نمی کنید. جانی دپ هم یا ریش و موهای بلند در فیلم زیاد جذاب به نظر نمی رسد (شکل افراد مغول شده است) و چیزی فراتر از نقش اش ارائه نمی کند، و در فیلم به شدت خشک و نچسب ظاهر شده است. در صحنه های دو نفره با آنجلینا جولی، این آنجلینا است که رباینده صحنه است.
توریست یک فیلم کشدار و خسته کننده، با یک کارگردانی خون سرد برای یک فیلم اکشن و یک فیلمنامه وحشتناک است! فیلمنامه‌ی توریست که توسط کریستوفر مک کواری و جعفری نچمانوف به نگارش درآمده، فراتر از فاجعه است. دیالوگ های فیلم هیچ چیزی برای گفتن ندارند و مثل این می ماند که یک مترجم ضعیف فیمنامه فیلم را از یک زبان غیرانگلیسی به زبان انگلیسی ترجمه کرده باشد. در یک صحنه وقتی فرانک توسط «الیسه» به یک مهمانی باشکوه به ونتیان پلازو دعوت می شود می گوید: «این هست خیلی قشنگ هتل، اینجور نیست؟»
تحمل دیدن دو هنرپیشه خوب در یک فیلم بد خیلی سخت است. یکی از بهترین تیم های فیلمسازی پشت و جلوی دوربین هستند که نتیجه کارشان به شدت ناامید کننده است. البته به جولی و دپ در فیلم حسابی خوش گذشته است. علاوه بر دستمزد نجومی که احتمالاً برای فیلم گرفته اند دائم در حال سفرهستند. لوکیشن های فیلم در بهترین نقاط دنیاگرفته شده است و معلوم است این دو نفر برای بازی در فیلم هیچ زحمتی به خود نداده اند.
فیلم توریست همان فیلمی نیست که در عکس پاسپورتش به بینندگانش نشان می دهد و بهتر است با این دو توریست (جولی و دپ) به جهانگردی نروید!

دانلود با حجم 647 Mb
فرمت: mkv
کیفیت: ???p – عالی

 

 




تاریخ : پنج شنبه 89/12/19 | 3:42 عصر | نویسنده : | نظر

گاهی وقتها شور و شوق زیاد برای تماشای یک فیلم پرسرو صدا می‌تواند کار دست بیننده‌هایش دهد؛ وقتی که فیلم توی ذوقشان بزند. گاهی وقتها هم انقدر فیلم خوش‌ساختی از آب درمی‌آید که مزه‌ی تماشایش را تا مدت‌ها زیر دندان تماشاگر ذوق‌زده، باقی می‌گذارد. غالب تماشاگران Inception،‌ احتمالاً بعد از تماشای اون، جزو دسته‌ی دوم قرار میگیرند. 

Inception


از اینها که بگذریم،‌ به داستان پیچیده‌ای می‌رسیم که کریس نولان در فیلم Inception، به خورد تماشاگرش می‌دهد. فیلم از همان دقایق اول، دستش را برای شما رو می‌کند و نمی‌‌گذارد که بروید کشف کنید که مثلاً شخصیت‌ها درگیر “دنیاهایی غیرواقعی” هستند. پی‌مایه‌ی اصلی‌ای که قرار است در طول فیلم با آن روبرو شویم، ظاهراً در ده دوازده دقیقه توضیح داده میشود. خیلی زود، سیلی از جلوه‌های ویژه‌ که این روزها خوراک همه‌ی فیلم‌ها هستند، روی سر شما و البته شخصیت‌های فیلم ریخته میشود. اما باید یادتان باشد که این،‌ تازه اول ماجراست!
بعد از چند دقیقه نفس‌گیر و پرتب و تاب، برای مدتی، ریتم فیلم آرام می‌شود تا روال داستان برای تماشاگر تعریف شود.
شاید اگر هر کارگردان دیگری غیر از نولان بود، از راضی نگهداشتن تماشاگر در این مدت زمان بی‌تنش عاجز می‌ماند. اما نولان، به موقع به فیلم ریتم میدهد و وقتی لازم است ریتم را از‌ آن می‌گیرد.
حوالی یک‌ساعت از شروع فیلم، از جایی که Cobb و Ariadne در کافه‌ای در کنار خیابان نشسته‌اند و مشغول بحث در مورد واقعیت رویا هستند، طوفانی از جلوه‌های تصویری به پا می‌شود که نظیرش را در هیچ فیلم دیگری ندیده‌اید. جلوه‌هایی که تمام‌شدنی نیستند و بی‌وقفه و یکی‌پس‌از دیگری شما را غافلگیر می‌کنند.

inception30

 

تماشای بیش از به یک ساعت و نیم جلوه‌های خارق‌العاده‌ی تصویری شامل انفجارهای پی‌درپی، آدمهای معلق در هوا، ساختمان‌هایی که یکی پس از دیگری فرو می‌ریزند، و تعقیب و گریز‌های بی‌انتها، به نسبت زمان 150 دقیقه‌ای کل فیلم، می‌تواند نتیجه‌ای معکوس روی تماشاگر داشته باشد و بعد از مدتی او را پس بزند. اما این جلوه‌ها، انقدر گیرا و بدیع و خلاقانه هستند که عملاً جایی برای بهانه‌هایی از این دست را باقی نمی‌گذارند. جدای از این، مجبور هستید برای اینکه داستان فیلم از دستتان در نرود، چهار پنج ‌دُنگ از حواستان را به دیالوگ‌ها و صحبت‌های شخصیت‌ها بدهید.

inception17

اما فیلم، فقط در این جلوه‌های تصویری و داستان تخیلی تو در توی آن خلاصه نمی‌شود. بخش مهمی از داستان فیلم، به رابطه‌ی بین Cobb و همسرش و اتفاقی که برای او افتاده می‌گذرد. ابن بخش – که بعضی‌ها ظاهراً آن را جدای از داستان فیلم می‌دانند- هسته‌ی اصلی ماجراست. در واقع خیلی از اتفاقاتی که برای شخصیت‌ها پیش می‌آید، و اساس تصمیم‌گیری‌های کاری Cobb، به کیفیت همین رابطه وابسته است. جالب اینجاست که بعضی‌ها همین رابطه‌ را هم کافی نمیدانند و نولان را متهم می‌کنند که در نمایش احساسات عاشقانه‌ در فیلم‌هایش، کم می‌گذارد. شاید این حرف تا حدی در مورد بعضی دیگر از فیلم‌های نولان درست باشد، اما با این فیلم، نولان نهایت مفهوم عشق را به تصویر کشیده است. شاید بشود گفت که Inception‌، جدای از تمام سکانس‌های اکشن‌ش، یکی از شاهکارهای سینمای عاشقانه به حساب می‌آید. گرچه خط درام جاری در فیلم، هیچوقت به تراژدی تبدیل نمیشود، اما فیلم، نیازی هم به چنین کاری ندارد. همه چیز در همین حد هم گویاست.

inception22

- به رویاهات نگاه کن…وقتی تو رویا هستی خیلی واقعی به نظر میان. اما وقتی بیدار میشی برات خیلی عجیب به نظر میرسن…

Inception لحظه‌های پرتنش زیاد دارد. کات‌های سریع بین سکانس‌های تعقیب و گریز و آنهایی که بجز دیالوگ‌های پیچیده‌، شامل چیز دیگری نمی‌شوند، باعث شده اصولاً‌ تماشاگر فرصت کشیدن یک لحظه نفس راحت را هم پیدا نکند. این تنش، حتی تا آخرین ثانیه‌های فیلم هم وجود دارد و در واقع در انتهای فیلم به اوج می‌رسد.

Cobb، توتم‌ش را روی میز شروع به چرخاندن می‌کند. چند ثانیه‌ می‌گذرد و توتم همچنان در حال چرخیدن است…

سکانس پایانی، جایی که همه انتظار دارند فیلم به خوبی و خوشی تمام شود، به غافلگیرکننده‌ترین صحنه‌ی فیلم تبدیل می‌شود تا ثابت کند که فیلم هیچ‌جوری زیر بار کلیشه‌های هپی‌اندینگ‌ هالیوودی نمی‌رود.

Inception بدون شک، بهترین فیلم کریستوفر نولان است. می‌شود اینطور گفت که او از هرکدام از فیلم‌های قبلی‌ش، بهترین ایده‌ها را جمع کرده و به بهترین شکل ممکن آن را کارگردانی کرده و جلوی تماشاگر گذاشته است. فیلم، همه‌چیز دارد: عشق، افسوس، تخیل، ترس، هیجان، طنز، جنایت، خیانت،‌ کانتر استرایک! ، رابطه‌ی پدر و پسر، بازی با زمان، … و البته چاشنی‌های استاندارد هالیوود برای همه‌ی فیلم‌های پرخرج را به بالایی‌ها اضافه کنید تا با معجونی تصویری از هر‌انچه که بشود از سینما انتظار داشت، روبرو شوید. بعضی از سکانس‌های فیلم را می‌شود به تنهایی، جزو شاهکارهای سینما به حساب آورد. ماتریکس،‌ با تمام دبدبه‌ و کبکبه‌اش، نه فقط در زمینه‌ی جلوه‌های تصویری، بلکه از نظر خط داستانی کاملاً منسجم و منطقی‌ای کم می‌آورد. رابطه‌ی Cobb و Mal و صعود و سقوط آنها، ملهم از همین خط داستانی منسجم،‌ شکلی از روایت عاشقانه را بازگو می‌کند که در هیچ فیلم دیگری نه دیده‌ایم و نه خواهیم دید. اینکه کاراکترهای یک فیلم،‌در تمایز بین رویا و واقعیت دچار مشکل شوند، چیز تازه‌ای نیست. اما نوع روایت نولان، آن را از آثار مشابه‌ش کاملاً‌ متمایز میکند. ضمن اینکه می‌شود رد اصول روانشناسی را هم در این نوع روایت به خوبی دنبال کرد.
 INCEPTION از آن دسته فیلم‌هاییست که هرچه زمان بیشتر از اکران آن بگذرد، بیشتر و بیشتر کشف میشود. داستان فیلم درباره ی لایه‌های ذهنی افراد و سفر به درونی‌ترین این لایه‌هاست، اما لایه‌بندی خود فیلم جذاب‌تر است. داستان فیلم هرچه که باشد، در مدت 2 ساعت و نیم تمام می‌شود و سفر شخصیت‌ها در این تو درتوی لایه‌ها به پایان می‌رسد، اما تحلیل فیلم، شخصیت‌ها و روابط آنها، خیلی بیشتر از اینها برای تماشاگرانش زمان میبرد. اما هرچه باشد، فیلم، فیلم کریستوفر نولان است و هرچقدر برایش وقت بگذارید، ارزشش را دارد!

inception

 










دانلود مستقیم فیلم (بیاتوموزیک)
حجم 560 Mb
منبع




تاریخ : یکشنبه 89/11/24 | 12:26 صبح | نویسنده : | نظر

عطر" داستان یک قاتل"   PerFume

The Perfume

 پرخرج‌ترین فیلم تاریخ سینمای آلمان ( برنده و نامزد جوایز متعدد) ـ فیلم "عطر ، داستان یک قاتل" برگرفته شده از کتاب درام نوشته پاتریک سوسکیند (پرفروشترین کتاب سال 1985) نوشته و ساخته شده است. "استنلی کوبریک" ، کارگردان مشهور آمریکایی این کتاب را مطالعه کرد و در نهایت تصمیم گرفت که این فیلم را نسازد و چنین استدلال کرد که : "نمی دانست با قسمت میانی داستان چه بکند و آن شخصیت میانی برای همیشه در آن غار می نشنید و نمی تواند آن را در فیلم تصور کند". نمایی از داستان: ماجرای فیلم درباره یک فرانسوی با قدرت استثنایی در بویایی است که در قرن هفدهم زندگی می کرده است. او در یتیم خانه بزرگ می شود و سپس به بردگی گرفته می شود. این فرد پس از شناسایی و تقویت قدرت خود دست به سفری دراز برای تکمیل آرزوی زندگی اش می زند. کته های جالب: ـ مارتین اسکورسیزی نیز کارگردانی این پروژه را بررسی کرد ولی در نهایت به همان نتیجه کوبریک رسید. ـ ریدلی اسکات و تیم برتون از سالها قبل از شروع پروژه برای این فیلم در نظر گرفته شده بودند. ـ برنارد آیشینگر (Bernd Eichinger) سالها تمایل به ساختن این فیلم را داشت اما نویسنده حاضر به فروش حقوق فیلمسازی آن نشد که در نهایت در سال 2001 تصمیم به فروش گرفت. ـ ساخت موسیقی فیلم هم زمان با پروژه آغاز شد به طوری که موقع شروع برداشت موسیقی آن حاضر بود و موقع برداشت موسیقی برای بازیگران نواخته می شد.

دانلود قسمت اول

دانلود قسمت دوم

دانلود قسمت سوم

دانلود قسمت چهارم

دانلود قسمت پنجم

Source & Password :  www.amoomamad.com




تاریخ : چهارشنبه 89/11/13 | 10:42 عصر | نویسنده : | نظر
<      1   2