سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موج اظهارنگرانی نسبت به سرنوشت بازداشتی‌ها در حال فراگیرشدن است. البته این نکته در اذهان ملت باقی خواهد ماند که نگرانی‌ها وقتی آغاز شد که فرزند یکی از سران جناح محافظه‌کار به سرنوشت تعدادی از جوانان گمنام و بی پناه مبتلا گردید و داغ بر دل خانواده او نشست.

 همین مسئله، عده‌ای از مردم را به این اندیشه وا می‌دارد که جناح ملتهب اصولگرا، تاب یک ریزش دیگر را نداشته و لذا برای حفظ نزدیکان مرحوم روح‌الامینی در میان اصولگرایان، عده‌ای از سران این جناح، سردمدار سوگواری و اظهار نگرانی شده‌اند. اما فرض خوش بینانه‌تری نیز وجود دارد. این فرض آن است که نگرانی‌ها از قبل وجود داشته اما رودربایستی‌های داخلی اصولگرایان و احتمال نیاز به تکرار بعضی روش‌ها و رفتارها که در این مدت بر اصلاح طلبان رفت، تاکنون موجب سکوت آنها شده بود و اکنون کار به جایی رسیده است که ناچارند دست از رودربایستی‌های درون جناحی بردارند تا برخی عملکردها،‌در آینده دامنگیر همه آنـهـا نشود. البته این فرض هم برای اصولگرایان، افتخار آفرین نیست زیرا موضع‌گیری‌ها را با علاقه آنها به تداوم حاکمیت مرتبط می‌سازد نه انجام وظیفه اخلاقی، ملی و مذهبی. اما نشانه‌هایی وجود دارد که ثابت می‌کند هنوز عنصر رودربایستی، نقش عمده‌ای در تنظیم روابط داخلی اصولگرایان دارد. شاید هم تظاهر به رودربایستی تنها برای توجیه وحدت مصنوعی جناح موسوم به اصولگرا باشد؛ وحدتی که هدف اصلی آن، جلوگیری از بازگشت اصلاح طلبان به قدرت است. به هر حال‌ تفاوتی نمی‌کند که این رودربایستی واقعاً در میان اصولگرایان وجود دارد یا به آن تظاهر می‌شود. نتیجه هر دو، پرداخت هزینه از جیب ملت برای تنظیم روابط داخلی یک جناح و حفظ حاکمیت آنهاست. برای اثبات مدعای این یادداشت‌، نمونه‌های فراوانی قابل عرضه است که مهمترین آنها در سوژه انتخاب وزیران، مشاهده می شود. مثلاً پس از اعلام خبر محکومیت یک وزیر در محاکم قضایی، اغلب اصولگرایان ترجیح دادند سکوت پیشه سازند و یکی از آنها با احتیاط فراوان اعلام کرد که »این محکومیت در هنگام بررسی رای اعتماد وزیران، مورد توجه قرار خواهد گرفت.« در موضوع برخی عزل و نصب‌ها که در شرایط عادی و به خصوص به فرض تسلط اصلاح‌طلبان بر دولت، می‌توانست کشور را به یک بحران عمیق وارد کند رفتار اصولگرایان علی‌رغم قاطعیت ظاهری، همراه با تعارفات غلیظ بود که مبادا خاطر مبارک بعضی صاحب‌منصبان، مکدر شود. همین وضعیت را می‌توان در اظهارنظر اصولگرایان نسبت به تصمیمات اقتصادی دولت و پیامدهای آن مشاهده کرد.

نکته جالب آن است که بر خلاف دو سه سال گذشته که رفتار تعارف‌آمیز، معمولا یکطرفه و به نفع دولت بود امروز برخی دولتی‌ها نیز اقدامات و اظهاراتی دارند که جز نام رودربایستی بر آن نمی‌توان نهاد. مثلا با گذشت حدود 40 روز از دستگیری عده‌ زیادی از سران جبهه اصلاحات و ارائه آمارهای متفاوت از تعداد بازداشت شدگان در تجمعات اعتراضی، به ناگهان رئیس جمهور نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه می‌نویسد و خواستار رأCفت اسلامی نسبت به بازداشتی‌ها می‌شود. اما هیچ‌کس توضیح نمی‌دهد که چرا قبل از فراگیر شدن موج اعتراض‌ها و به خصوص ورود اصولگرایان به جریان اعتراضی، رئیس جمهور برای ارسال توصیه‌، احساس وظیفه نکرده است؟ آیا رئیس جمهور از توصیه خود در خصوص شناسایی عوامل قتل مظلومانه »ندا آقا سلطان« نتیجه‌ای گرفته است که هم اکنون با تاخیری غیر موجه، رعایت عدل و انصاف نسبت به بازداشت شدگان پرحجم حوادث اخیر را خواستار می‌شود؟ حتی در موضوع مرگ تأثرانگیز محسن روح الامینی هم رگه‌های »تعارف درون جناحی« و تلاش برای جلوگیری از »دلخوری‌های درون جناحی « را می‌توان مشاهده کرد. یک نماینده اصولگرای مجلس که از متخصصان سرشناس کشور می‌باشد و مدعی است پرونده پزشک قانونی مرحوم محسن روح‌الامینی را مطالعه کرده است وقتی در خصوص ادعای ابتلای او به مننژیت، مورد سوال قرار می‌گیرد حاضر نمی‌شود به اظهارنظر صریح بپردازد، در حالی که همین فرد، حدود یک ماه پیش در موضوعی که تخصصی نسبت به آن ندارد اما مرتبط با حق برادر خودش بود به اظهارنظر صریح پرداخت و با قاطعیت از »مشابهت خط و قلم 70 درصد آرای بعضی صندوق‌های رای‌گیری« خبر داد.

دستور رئیس قوه قضائیه و مهلت یک هفته‌ای او برای تعیین تکلیف بازداشتی‌ها را نیز نمی‌توان از قاعده »تعارف و رودربایستی« مستثنی دانست. رئیس قوه قضائیه می‌داند که مدت‌ها از بازداشت این افراد گذشته و بسیاری از افراد غیرمسئول اما تریبون‌دار، به راحتی به محتوای پرونده آنها دسترسی داشته‌اند و در تریبون‌های عمومی، ادعاهایی در خصوص اعترافات این بی‌پناهان مطرح و برای آنها حکم مجرمیت صادر کرده‌اند. پس چگونه است که با گذشت حدود یک ماه از اولین ادعاهای تریبونی علیه بازداشت‌شدگان، رئیس قوه قضائیه مهلت یک هفته‌ای برای تعیین تکلیف پرونده‌ها تعیین می‌کند؟ اگر زیر پاگذاشتن قانون اساسی در خصوص تفهیم اتهام به بازداشت شدگان طی 24 ساعت، بنابر مصلحتی بوده که رئیس قوه نیز به آن اعتقاد دارد، او باید برای مردم توضیح دهد که کدام خبر جدید و اتفاق نو، او را برای تعیین ضرب الاجل یک هفته‌ای متقاعد کرده است؟ البته نگارنده شخصاً امیدی به اجرای دستور رئیس قوه قضائیه ندارد اما ا گر توضیح مشخصی در خصوص دستور اخیر او ارائه نگردد می‌توان این دستور را ناشی از دو رودربایستی احتمالی دانست: نخست رودربایستی با کارگزاران دستگیری‌ها و محاکمات اخیر به طوری که رئیس قوه قضائیه نمی‌تواند بر آنها اعمال مدیریت کند لذا برای اجرای قانون و حفظ حقوق بازداشتی‌ها، ناچار به بهره‌گیری از جریان افکار عمومی از طریق نامه‌نگاری سرگشاده می شود. بهترین دلیل بر این مدعا، اظهارات روز گذشته قائم مقام دادگستری تهران است که دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را متعلق به دو سال پیش دانسته و از تداوم کار این بازداشتگاه غیر استاندارد، انتقاد کرده است. احتمال دیگر آن است که مسئولان قضایی هم در »جو پر رودربایستی« جدید، ناچار به اظهارنظری شده‌اند تا از جریان خبری عقب نمانند! راستی اگر در میان اصولگرایان رودربایستی حاکم نبود آیا امروز سایت‌های خبری از خبرهای واقعی یا مبهم در خصوص تضییع حقوق انسان‌ها پر می‌شد؟ اگر حتی یکی از خبرها از بازداشتگاه کهریزک صحیح باشد- که ظاهرا بعضی از آنها صحیح است- آیا قوه قضائیه برای سکوت دو ساله در برابر تداوم فعالیت این بازداشتگاه، پاسخی دارد؟ آیا به نظر آنها وجود »تعارفات درون جناحی« یا برخی رودربایستی ‌های نگفتنی، توجیه پذیرفتنیدر پیشگاه خدا و خلق خواهد بود؟ موضوع »بازداشتگاه طبقه 4-« که روز گذشتهدر سایت‌های رسمی خبری به آن پرداخته شد و اظهارنظرهای دو پهلو نسبت به این موضوع- که در صورت صحت، بسیار نگران کننده است- دلیلی جز حاکمیت رودربایستی از یکسو و سوءاستفاده عده‌ای، از همین »جو تعارف زده« دارد؟

اکنون که خون به ناحق ریخته عده‌ای از جوانان- به تعبیر عضو جامعه روحانیت مبارز- برخی رودربایستی‌ها و تعارفات را از فضای رسانه‌ای کشور دور کرده است بهتر است مدعیان اصولگرایی برای جبران برخی خطاهای پرهزینه خود، گام‌های جدی بردارند و این اطمینان را به مردم بدهند که قدری از تعارفات خود خواهند کاست. کسانی که به فاصله کمتر از دو ماه از 22 خرداد، بسیاری از ادعاهای خود نسبت به انتخابات و منتخب آن را کنار گذاشته و از تکرار رفتارهای بنی‌صدری یا مبتلا شدن بعضی از سیاستمداران به سرنوشت بنی‌صدر سخن می‌گویند بهتر است اگر توان و تمایل ندارند که برخوردهای اول انقلاب را تکرار کنند حداقل مروّت به خرج دهند و همان رفتاری را با دولت بعدی انجام دهند که با دولت محبوب خاتمی انجام می‌دادند. اگر این‌گونه نشود و در چهار سال آینده، سرمایه مردم همچنان در آتش رودربایستی اصولگرایان بسوزد مشخص خواهد شد که همه حوادث، هشدارها، سوگواری‌ها و ابراز نگرانی‌های ایام اخیر، سناریویی برای انحراف اذهان مردم از روند انتخابات و ریشه اصلی حوادث اخیر بوده است.

منبع

 



برچسب‌ها: چهار سال دیگر رودربایستی!

تاریخ : جمعه 88/5/9 | 8:14 عصر | نویسنده : | نظر