خبر مهم دیگر که به لحاظ انسانی، قانونی و حیثیتی، بسیار مهمتر از خبر اول بود و تکذیب آن برخلاف خبر اول، ساده نیست مرتبط با نامهای است که مهدی کروبی به اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت و رسیدگی به برخی اخبار نگران کننده و تاثیرانگیز در خصوص بازداشتگاه کهریزک را خواستار شد. این خبر نیز به سرعت در داخل و خارج از کشور منعکس شد و آه از نهاد بسیاری از افراد - چه موافق و مخالف - بلند کرد. در این مورد هم قاعدتاً مدتی تایید و تکذیبها بر صفحات روزنامه ها منعکس خواهد شد و اصل موضوع تحت الشعاع تایید و تکذیبها و نیز برخی رجزخوانی های متقابل برای جلوگیری از بهره برداری رقیب قرار خواهد گرفت. البته مندرجات نامه کروبی آنقدر اهمیت دارد که حتی درصد کمی از احتمال صحت آن، هر وجدان منصفی را به پیگیری آن و مجازات خاطیان یا رفع شبهات تشویق می کند. اما در کنار این رسیدگی، یک پرسش مهم نیز بایستی برای مسئولان کشوری دغدغهساز باشد. این پرسش آن است: »چـرا برخی از خبرها بلافاصله توسط مردم پذیرفته میشود و در مقابل، تکذیبهای مکرر نهادهای رسمی، نمیتواند ذهن مردم را از تاثیر برخی خبرها پاک کند؟« برای این پرسش می توان پاسخ های زیادی یافت. مثلاً تجربه قبلی از برخی تکذیب ها و یا یقین مردم به خلاف بودن بعضی ادعاهایی که قبلاً از زبان سیاستمداران و مسئولان سرشناس در رسانههای عمومی بیان شده است می تواند ریشه این بی اعتمادی داخلی و اعتماد به رسانه هایی باشد که در زمان برخی تایید و تکذیب های داخلی، حقایقی را - با هر هدف و انگیزه - به اطلاع مردم رساندهاند. اما در دو حادثه اخیر، حاشیههایی به وجود آمد که اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد راز »پذیرش« برخی خـبـرهـا توسط مردم و ناکامی مسئولان در قبولاندن تکذیبهای خود به مردم آشکار می شود. در موضوع 5/18 میلیارد دلار، در حالی که مسئولان بانکی خود را برای تکذیب موضوع به هر دری میزدند یکی از سخنگویان دولتی در مصاحبه عمومی از بررسی موضوع خبر داد تا بار دیگر ثابت کند تنها آمادگی ذهنی برخی سخنگویان، پاسخگویی غلاظ و شداد به رقـباست! در قضیه کهریزک و نامه کروبی نیز برخی تکذیبها و بعضی اظهار نظرهای دوپهلو، دلیل برخی باور کردنها و باور نکردنها را آشکار ساخت.
بسیاری از مردم در یکی دو هفته اخیر، اخبار رسمی از فجایع کهریزک شنیدهاند. لطفاً کسی فریاد نکشد که کدام فاجعه؟ زیرا اگر در آنجا فاجعه رخ نداده بود،ورود عالیترین مقام کشور و صدور دستور علنی و رسانهای برای تعطیلی آن، ضرورتی پیدا نمیکرد. به هر حال آخرین خبر غیررسمی در مورد کهریزک، نـامه کروبی بود که بازتاب وسیعی داشت. بعضی از مسئولان، رویه معقول در برابر این نامه در پیش گرفتند و لزوم بررسی آن را مورد تاکید قرار دادند. اما واکنش یکی از نمایندگان به این نامه را مـیتوان از عواملی دانست که این مقاله به دنبال شناسایی آنهاست. این نماینده مجلس که گویی رد ادعاهای کروبی را کافی نمیدانسته، ادعا کرده که برخورد با دستگیرشدگان و بازداشتیها همراه با »رأC فت اسلامی« بوده است. قطعاً کسی که چنین ادعایی را مطرح میکند باید منتظر باشد که مخاطبان، او را به پاسخگویی سیاسی متهم کنند و صحت ادعاهای مطرح شده توسط کروبی را محتملتر بدانند. همچنین حاکمیت آزار دهنده برخی مناسبات شخصی و جناحی، موضوع دیگری است کــه بــســیـــاری از مــردم را از »بــی طــرفــی« بــعــضــی »بررسیکنندگان« ناامید میکند و همین زمینه ذهنی، احتمال پذیرش نتایج بررسیها را زیر سوال میبرد که نتیجه آن در »باور کردن«ها و »باور نکردن« ها متجلی میشود .
دیـروز احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس که بـه صـراحت زبان مشهور است وقوع برخی تخلفات و بدرفتاریها در جریان حوادث اخیر را تایی
د کرد و برای آنکه عمق فاجعه را آشکار سازد گفت: »برخی غلامان در حوادث اخیر، درخت را از بن در آوردند«. این سخن، یادآور کلام نغز و آموزنده شاعر ایرانی بود که
»اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان وی درخت از بیخ«
ایـن اذعـان کـه از تـریـبـون مجلس صورت گرفت میتوانست جلب اعتماد مردم به داخلیها را افزایش دهد به شرط آنکه توکلی از تریبون پرمخاطب خود، وعده معرفی »ملک« را هم به مردم می داد تا همگان بدانند دستور رهبری تنها به تعطیلی بازداشتگاه کهریزک محدود نمی شود و عوامل فجایع و جنایات احتمالی به مردم معرفی خواهند شد. اگر امروز، مردم بسیاری از حرف ها را باور می کنند علت آن است که در زد و بندهای سیاسی و جناحی، بسیاری از بدیهیات نیز تکذیب شده و لذا اکنون هر شایعهای که علیه برخی قدرتمندان باشد و البته نشانه هایی از صحت نیز در آنها ملاحظه گردد - که در حادثه اخیر، اینچنین است - مورد بــاور قـرار مـی گـیـرد. مـتـقـابـلاً اگـر بـرخـی تـایـیـد و تکذیب های رسمی، نمی تواند مردم را قانع کند ریشه این باور نکردن را نیز باید در همین حوالی جستجو کرد
برچسبها: چرا باور می کنند چرا باور نمی کنند؟