سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 <چطور بعضی فکــر می‌کننــد که دولت مشـورت نمی‌کند؟ برنامــه‌های رئیس جمهور را ببینید که در هفتــه با دهها نفر ملاقات دارند، حرف می‌زنند، پیشنهاد می‌کنند... من با کودک 5 ساله هم که نامه نوشته بود گفتگو کردم، با دانش آموز کلاس سوم دبستان که از دید خود، ده طرح برای آلودگی، ترافیک و مسکن داده بود 20 دقیقه حرف زدم. چرا می‌گویید دولت مشورت نمی‌کند؟>‌‌

محمود احمدی نژاد – هشتم شهریور 88 ‌ ‌

صحن علنی مجلس شورای اسلامی ‌ ‌

...<‌ روز رای گیری و انتخابات توی اتاق نشسته بودیم، یک بچه کوچولویی داریم نوه من است، دیدم رفته روی بالکن دارد لب بام راه می‌رود که الان می‌خواهد پایین بیفتد، خیلی خطرناک بود، گفتم او را آوردند نصیحتش کردم گفتم اینجور نرو، می‌افتی، چه می‌شود آمپول می‌خوری، هر چه از اینها گفتیم دیدیم نه، اصرار دارد برود. تهدیدش کردیم. دید ما جدی هستیم یک قدری فکر کرد و رنجید و از پیش من رفت. رفته بود آنطرف مادرش را پیدا کرده بود، بیا برویم من می‌خواهم به دکتر جاسبی رای بدهم.>‌‌

اکبر هاشمی رفسنجانی–28‌ ‌خرداد 1372

پس از دومین دوره انتخاب به عنوان رئیس جمهور

مجلسبدون مقدمه این سوال را مطرح می‌کنم که با دیدن و مقایسه دو عبارت فوق، چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟ آیا تصور نمی‌کنید در بعضی زمینه‌ها فقط <نام > ها و <اسم‌ها> عوض می‌شود نه <رسم‌ها>؟ آقای هاشمی رفسنجانی در سخنرانی خرداد ماه 72 خود پس از نقل این قصه، تاکید کرد که مقصود او این نیست که همه مخالفان خود را کودک بنامد. اما مگر یک سیاستمدار برجسته حق دارد در تمثیل‌ها، مخالفان و منتقدان خود را تحقیر کند و آنگاه برای خالی نبودن عریضه، بگوید که مقصود او، این بوده است یا آن نبوده است؟ همین نکته را می‌توان در مورد اظهارات اخیر آقای احمدی نژاد مطرح کرد. سخنانی که در صدر این یادداشت به نقل از احمدی‌نژاد آمده، پاسخی است که او در برابر اعتراضات مربوط به <عدم مشورت با مجلس برای گزینش بهترین وزیران> مطرح کرده است. اما آیا واقعاً این سخنان پاسخ مناسبی است؟ آیا اصولاً مشورت با کودک 5 ساله و 9 ساله، چیزی بر معلومات رئیس دولت می‌افزاید که او را از مشورت با نمایندگان پرسابقه مجلس و سایر صاحب نظران مستقل، بی نیاز سازد؟ آیا این سخن به این معنی نیست که مشورت هم به خیل کالاهای لوکس پیوسته که تنها برای ارائه جلوه‌ای زیبا – و نه پرمحتوا – از روند مـدیـریتـی کشـور ارائه می‌شود؟ روزی که هاشمی رفسنجانی آن سخنان را مطرح کرد شرایط او شباهت بسیاری به شرایط فعلی احمدی نژاد داشت. در آن روز، عـده‌‌ای از محـافظه‌کاران مسلط بر مجلس چهارم، برخلاف دوره اول ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که <مخالفت با هاشمی، دشمنی با پیامبر> تعبیر می‌شد زبان به انتقادهای تند و تیز از او گشوده بودند. امروز هم اصولگرایانی که در دوره انتخابات، با رضایت قلبی یا از ترس پیروزی اصلاح طلبان، در پشت سر احمدی نژاد قرار گرفته بودند به جدی‌ترین مخالفان کابینه پیشنهادی او تبدیل شده‌اند و سخنانی می‌گویند که واکنش شدید احمدی نژاد و حلقه مشاوران او را بر می‌انگیزد. از جهت شرایط عمومی کشور نیز می‌توان شباهت‌های بسیاری میان خرداد 72 و شهریور 88 پیدا کرد و تنها تفاوت قابل توجه آن روز و امروز، فاصله میان دو رئیس جمهور از لحاظ تجربه‌های سیاسی، مدیریتی و انقلابی است. البته رئیس جمهور امروز، تلاش گسترده‌ای صورت داده تا خود را نسبت به همه مدیران سه دهه پیشین کشور، متفاوت نشان دهد اما برخی اظهارنظرها، نشان می‌دهد که متأسفانه در امور قابل انتقاد، شباهت زیادی علی‌رغم گذشت 16 سال وجود دارد. آن روز رئیس جمهور منتخب، برای توصیف مخالفان خود به طنزگویی روی می‌آورد اما نهایتاً واکنش مخالفان خود را به لجبازی کودکی خردسال که مصلحت خود را نمی‌شناسد تشبیه می‌کرد. امروز هم وقتی که پرتجربه‌ترین نمایندگان مجلس، از رئیس دولت به خاطر عدم مشورت پذیری انتقاد می‌کنند آنها را به گفتگوی تلفنی خود با کودکان 5 ساله و 9 ساله ارجاع می‌دهد! راستی، کسانی که در تریبون های رسمی نسبت به مخالفان و منتقدان اینگونه برخورد می‌کنند در جلسات تصمیم‌گیری چه قضاوتی نسبت به انتقادات و منتقدان دارند؟ آیا نباید متأسف باشیم که حداکثر تغییر در عرصه سیاسی ما تغییر نام‌ها و <نو> شدن شعارهاست؟

منبع



برچسب‌ها: مقالهفقط نام ها تغییر می کنند ؟!

تاریخ : چهارشنبه 88/6/11 | 5:17 عصر | نویسنده : | نظر