چرا ما آنجلینا جولی نمی فرستیم؟
تصور کنید کودکی افغانی هستید که تا به حال جز سنگ و کلوخ و خمپاره و مین و… چیزی ندیده باشید. یک روز صبح از خواب بلند می شوید و با دست و صورت نشسته فرشته ای را روبروی خود و در خانه و خیابان خود می بینید که دست رحمتش را بر سر و صورت شما می کشد.
بشتابید فرشتگان مسلمان که همسایه تان را بردند. دزدی که شاخ و دم ندارد. امروز دل و دیده دختران و کودکان سرزمین همسایه مان به تاراج می رود و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.
این تصویر امروز کودکان افغان است که شب را با آرزوی فرشتگان می خوابند و صبح با او ملاقات می کنند.
دیشب تصاویر آنجلینا جولی هنرپیشه زیبای آمریکایی را با حجاب اسلامی در میان مردمان مسلمان کشور دوست و همسایه مان افغانستان از تلویزیون BBC دیدم. با زنانشان می خندید.
چندی پیش هم این زن به پاکستان رفت و در میان سیل زدگان به تشفی دل آنان پرداخت تا شاید درد این فاجعه را فراموش کنند. اما ما مسلمانان چه کسی را داریم که با چهره رحمانی به میان مردم رفته و این گونه بال بگشاید و دل بخرد؟! چه کسی را داریم که حاضر شود به خانه که نه! بیغوله های افغانستان برود و دل و دیده برباید؟!
اگرچه از واژه جنگ خیلی خوشم نمی آید، ولی به واقع این امر در حال اتفاق است و علاوه بر تفنگداران آمریکایی، دیگرانی هم هستند که با ابزارهای غیرنظامی در حال جنگیدن با مردم مسلمان افغانستان و پاکستان هستند. مگر جنگ نرم شاخ و دم دارد؟
جنگ نرم یعنی این که یک آنجلینایی فیلمش را خوب بازی کند، روی فرش قرمز راه برود و بعد با همان پا به عنوان سفیر صلح سازمان ملل در کوچه های گل آلود و خرابه های افغانستان راه برود و با مردمش صحبت کند و با آنها همذات پنداری کند و از رفع مشکل این مردمان در تلویزیون بگوید تا همه دنیا بشنوند.
بر خودم لرزیدم از دیدن این همه خواب خرگوشی ما شرقیان که یک ستاره این چنینی نداریم تا به وسیله او جنگ نرم کنیم. تاثیری که هر خنده این زن هنرپیشه بر جان یک زن و کودک افغان می گذارد برتر از صدها هزار کتاب و تبلیغ و جلسات کذا و کذا است.
اگر آنجلینا برای تبلیغ هر آنچه که به افغانستان آمده، هیچ بر زبان نیاورد؛ همین جمله کفایت می کند که در جواب دخترکی که از او پرسید «از کجا آمده ای؟» بگوید: من از کالیفرنیا آمده ام!
کالیفرنیا کجاست؟
آن وقت ما در تلویزیون و رسانه هایمان برای بی اثر شدن کارهای این زن فقط بلدیم بگوییم که او جاسوس است و به خیال خودمان جنگ نرم در مقابل او کرده ایم.
آقای رسانه! دوای درد ما، فاش کردن هویت واقعی این زن نیست. این که بگوییم جاسوس است باعث نمی شود که دختر و پسر ایرانی فیلم او را نبیند؛ چه رسد به کودک و زن افغانی و پاکستانی که از نزدیک او را دیده اند و احساس همدلی با او دارند و این اندیشه در ذهنشان نقش بسته که او غمخوار ماست!
من ایمان آوردم به جنگ نرم. ای کاش ما هم می توانستیم به راحتی در دیگر ممالک حتی غربی، جنگ نرم کنیم!
برچسبها: آنجلینا جولیسازمان مللافغانستانجنگ نرمهمدردیجاسوس