میگویند خدا را با چشم سر نـمـیتـوان دیـد امـا از آثار او پی به وجودش میبریم.
در مــورد رئـیـس دولـت نـهم و همکاران او نیز که برخی نزدیکان، شرم و حیا را کنار گـذاشـته و برای او شأن آسمانی قائل شدهاند میتوان به همین طریق استدلال کرد. در این سالها، همه رقبا، منتقدان و حتی دوستانی که حاضر نشدهاند فرمان رئیسجمهور را مانند فرمان خدا، واجب الاطاعه بدانند از عرصه مدیریتی کشور حذف شدهاند و لذا در مورد بسیاری از حوادث، از قبل نمیتوان پیشبینی کرد یا پس از آن نیز ارائه مدرک رسمی، دشوار است. اما با نگاهی به دستاوردها و پیامدهای تصمیمات دولـت و نیـز رفتار برخی حامیان ویژه- یا مدعیان حمایت- میتوان به بسیاری از واقعیات پی برد. مثلا اگر کسی بپرسد »برای اثبات نابسامانیها در انتخابات اخیر و نقش حامیان دولت در ایـن نـابـسـامانیهای پرهزینه، چه مدرکی وجود دارد؟« باید بلافاصله توجه او را به بعضی اقدامات و اظهارات بیسابقه جلب کرد که انحراف اذهان عمومی از انتخابات، یکی از مهمترین و البته فوریترین نتایج آن است. البته در ادامه یادداشت انگیزه و هدف اصلی از این سوژهها تشریح خواهد شد اما حامیان نجیب و کم توقع دولت، فعلا به نتایج کوتاهمدت این اقـدامـات که همان انحراف اذهان عمومی از روند انتخابات است چشم دوختهاند. شاید هم عدهای از آنها پشت پرده اصلی و هدف بزرگتر را نمیدانند و همچون بازی خوردگان، با طراحان اصلی، همراهی میکنند.