پـس از آنـکـه جلـسـات مـحـاکـمه اصلاحطلبان بازداشتی در تلویزیون دولتی ایران به نمایش درآمد بسیاری از افراد نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. البته میتوان با قاطعیت گفت تعداد کسانی که حاضر شدند با چند روزی نامه یا سیاستمدار کینهورز همراهی کنند و نسبت به سرنوشت بازداشتیها ابراز خوشحالی و اظهارنظرغیرحقوقی نمایند بسیار کمتر از حدی بود که حاشیه پردازان این روند توقع داشتند. لابد کسانی هم که به دور از حب و بغض این موضوع را تعقیب میکنند در فرصتی مناسب- دور از چشم اصلاحطلبان- به ارزیابی میزان اثرگذاری این روند بر افکار عمومی خواهند پرداخت. اما با قاطعیت میتوان گفت بسیاری از سیاستمداران اصولگرا نسبت به روند محاکمه و پوشش رسانهای آن، احساسی متفاوت از سناریونویسان دارند
برای اثبات این فرضیه کافی است دو ماه به عقب برگردیم و روزی را به یاد بیاوریم که پس از اعلام نتایج انتخابات 22 خرداد، یکی از اصولگرایان سرشناس در سیمای جمهوری اسلامی حاضر شد و همان ادعاهایی را در مورد انتخابات مطرح کرد که اصلاحطلبان مـیگـفـتـنـد. هـمـچنین میتوان اظهارات تلویزیونی رئیس اصولگرای مجلس را به یاد آورد که بر لزوم شنیده شدن صدای صـدها هزار معترض خیابانی تاکید میکرد زیرا به باور او، »احساس گروه عمدهای از مردم نسبت به نتایج انتخابات با نتایج رسمی اعلام شده تفاوت داشت.« به عبارت دیگر، در شرایطی که اصولگرایان سرشناس، یا خود نسبت به روند انتخابات، پرسش دارند و یا پرسشهای مطرح شده را طبیعی میدانند، بسیار سخت است که باور کنیم اعترافات چند زندانی پس از حدود دو ماه حبس انفرادی، بتواند موجب پذیرش فراگیر »سناریوی انـقلاب مخملی« شود. البته جلسه چهارم دادگاه تفاوت عمدهای با جلسات قبلی داشت. زیرا در این جلسه، مسائلی مطرح شد که هم شرعی بودن انتشار آنها مورد سوال است و هم قانونی بودن آن. البته برخی رسانههای پرخرج و کم مخاطب داخلی که به خیال خود شاهدی بر »کیفرساختها«ی قبلی خویش پیدا کردهاند حق دارند خوشحال باشند اما آنان که برای »کیفرخواست« به عنوان مرحلهای از قضاوت عادلانه حرمت قائلند بایستی تامل بیشتری در حواشی دادگاه و نحوه پوشش رسانهای آن داشته باشند
ادامه مطلب...
برچسبها: مقالهیک دادگاه پرابهام