( تنظیم کنندگان : بابک جهانبخش - انوشیروان تقوی - پیام هوشمند - امیر حسین اویسی | آهنگسازان : بابک جهانبخش - انوشیروان تقوی - پیام هوشمند | ترانه سرایان : بابک جهانبخش - مریم اسدی - علی بحرینی - محسن شیرالی - سالیا هوشمند - رویا مجد آریا - امیر مسعود میردامادی )

http://dl.biamusic.in/90/3/Babak%20Jahanbakhsh%20-%20Zendegie%20Man.jpg



MP3~320

کل آلبوم در یک فایل زیپ: Download




تاریخ : سه شنبه 90/3/17 | 2:34 عصر | نویسنده : | نظر

http://myup.ir/images/59241149214371277735.jpg




دانلود آهنگ با کیفیت Mp3 320

Dardet Be Joonam




تاریخ : دوشنبه 90/3/16 | 10:25 عصر | نویسنده : | نظر


ژانر : کمدی
کارگردان : Malcolm Venville
نویسنده : Sacha Gervasi
بازیگران : Keanu Reeves, Vera Farmiga and James Caan
تاریخ انتشار : 8 April 2011
زمان : 108 دقیقه
امتیاز : 7.0/10

 

 



دانلود از سرور سایت (لینک مستقیم)

  Download...PatoghDL...Movie.Mkv

حجم : 650 MB




تاریخ : دوشنبه 90/3/16 | 3:15 عصر | نویسنده : | نظر

نام فیلم : The Big Bang
ژانر : هیجان انگیز | رازآلود
کارگردان : Tony Krantz
نویسنده : Erik Jendresen
بازیگران : Antonio Banderas, Thomas Kretschmann and William Fichtner
تاریخ انتشار :  3 February 2011
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
زمان : 100 دقیقه
امتیاز : 5.5/10
کیفیت : خارق العاده 720p
فرمت : mkv
حجم : 550 mb
لینک دانلود : مستقیم - Direct

دانلود

  Download...PatoghDL...Movie.Mkv


منبع و پسورد : PatoghDL




تاریخ : جمعه 90/2/23 | 11:0 صبح | نویسنده : | نظر

«جدایی نادر از سیمین» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی است. او که در کارنامه خود فیلم هایی مانند «درباره الی ...» و «چهارشنبه سوری» را دارد، جوایز متعددی را در جشنواره های فجر و برلین کسب نموده است. از آن جا که همواره نگاه این دو جشنواره با یکدیگر بسیار متفاوت بوده نکته جالبی است. این فیلم توانسته است در هر دو نگاه به موفقیت های زیاد برسد. از این رو لازم است تاملی در این چرایی و چگونگی انجام دهیم:فرهادی بعد از تجربه یک سال کارگردانی در برنامه تلویزیونی «در شهر» شبکه تهران و شروع فیلم سازی، به سراغ سوژه های واقعی می رود و همه چیز را طوری روایت می کند که مخاطب، حس یک تجربه واقعی را پیدا می کند. شاید این گونه روایت را مدیون تجربه آن یک سال کارگردانی باشد. دیدن بطن جامعه از نزدیک و برخورد نزدیک با آدم ها و رفتار های گوناگون، توان پردازش شخصیت ها را به او داده است و شاید در این هیاهوی فیلمفارسی ها که هیچ ارتباطی با آدم های واقعی زندگی ما ندارد، شخصیت های فرهادی نعمتی بزرگ باشند تا ما آدم های واقعی را بر پرده سینما ببینیم. به این ها اضافه کنید نظر بازیگرانی را که در کنار فرهادی کار کرده اند. آنها به اتفاق اذعان دارند که فرهادی در بازی گرفتن و کارگردانی، حرفه ای ترین کارگردان ایران است و لذت کار در کنار او مخصوص کار های فرهادی است.«جدایی نادر از سیمین» از لحاظ ساختاری، فیلمی برجسته به حساب می آید. داستان پر کشش و فیلم نامه غیر قابل پیش بینی (که شاید بتوان یکی از نقاط ضعف محتوایی فیلم به حساب بیاید که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد)، شخصیت های کامل (از لحاظ پردازش شخصیت)، دیالوگ های کوتاه و روان، فیلم برداری خوب (به گونه ای که در اکثر سکانس ها حرکت دوربین حس نمی شود)، بازیگری و بازی گردانی روان و قابل باور (مخصوصا بازی شهاب حسینی و ساره بیات که نقش زوج مذهبی را ایفا می کنند) و در پایان کارگردانی خوب فرهادی جدیدترین ساخته او را قابل تحسین می کند.نحوه بازی گرفتن و تصویرهای فیلم های فرهادی در تمام کارهایش، نشان از این دارد که او خوب توانسته است بین داستان و شخصیت ها و هم چنین داستان و جایگاه مخاطب ارتباط برقرار کند. فرهادی نشان داده است که مخاطب را می شناسد و می داند چگونه باید او را با اشتیاق و هیجان، روی صندلی نشاند و لحظات پرتنشی را برایش پدید آورد. لحظاتی پر از تصمیم درباره اتفاقات و آدم های فیلم. آدم ها و اتفاقاتی که روزمره با آن ها درگیر است و حس واقعی بودن نسبت به آن ها دارد.

پایان سه گانه فرهادی
اما در بطن این اتفاق خوب سینمای ایران، حرف های بسیاری گفته می شود که شاید بیش از ساختار آن قابل تامل باشد. شاید بتوان موضوع اصلی فیلم را ادامه دو ساخته قبلی فرهادی یعنی «چهارشنبه سوری» و «درباره الی ...» دانست. آدم های به شدت خاکستری که در گیر اتفاقات ساده روزمره می شوند و همه به دروغ پناه می برند. «جدایی ... » از لحاظ محتوایی، پایان سه گانه فرهادی است. آن جا که در «چهارشنبه سوری» با نمایش چادر گیر کرده در لای چرخ موتور، دست و پا گیر بودن دین و مذهب را بیان می کند و با قدرت تمام دروغ را در جان فیلم می نشاند. به گونه ای که حتی مخاطب واقعیت را باور نمی کند. هم چنین در «درباره الی ...» ناجی نسل آینده (الی برای نجات فرزند کوچک از غرق شدن به دریا رفت و با نجات او خود غرق شد) را فردی نشان می دهد که مسائل اولیه پایبندی به خانواده را رعایت نمی کند و با وجود داشتن نامزد، برای آشنایی با شخص دیگری به مسافرت می رود. اضافه کنید به محتوای «در باره الی...» روابط آزاد و بی حصار دو جنس مخالف را. هم چنین نمایش یک اسلام لیبرال که فقط از اسلام، نیمچه حجاب زنانی در آن دیده می شود که شاید آن هم به خاطر جبر محیطی. فیلم "درباره الی" دروغ و تصمیم های اشتباه پیاپی که از دروغ اول نشات گرفته است را، در جامعه کوچکی که همه دانشجوی حقوق هستند و باید بتوانند به راحتی درست و حق را تشخیص دهند بررسی می کند. این روند در ابتدای فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» دوباره بیان می شود و بلافاصله پاسخ آن داده می شود: نادر و سیمین در دادگاه در کنار هم و روبروی قاضی نشسته اند. سیمین این گونه می گوید که برای تربیت دخترش می خواهد به خارج از کشور برود و در ایران نمی توان آن طور که باید او را تربیت کند. درادامه می بینیم که نگرانی سیمین اشتباه نبوده است. در جامعه ای که همه درگیر دروغ هستند و دخترشان هم برای نجات پدر، مجبور می شود دروغ بگوید و وارد این ماجرا شود. پس حق با سیمین بود! اینجا نمی تواند محل خوبی برای تربیت فرزندان ما باشد!

بیان حقیقت
فرهادی در این فیلم به این گفتار بسنده نمی کند و پای دین و مذهب را نیز به میان می کشد. پرستاری که برای اجازه گرفتن این که می تواند زیر پیر مرد ناتوانی که پرستاری او را قبول کرده است را تمیز کند یا نه، به دفتر مرجع تقلیدش زنگ می زند و باز به گفتار او اعتماد نمی کند و با دستکش این کار را انجام می دهد (که این سکانس با توجه به اکران خارج از کشور جدایی نادر از سیمین و اکران در کشور های غیر اسلامی، حتما مورد تمسخر قرار گرفتن اسلام و ضوابطش را به همراه دارد) اما برای گرفتن دیه نا بجا و پول حرام تا پایان داستان، حتی یک بار نگرانی در چهره او دیده نمی شود، اما تا پای قسم به میان می آید دوباره شخصیت مذهبی فیلم(راضیه با بازی ساره بیات) درگیر اعتقادات مذهبی می شود و حقیقت را بیان می کند. این در واقع نمایش این نکته است که دین پوسته ای بیش نیست و در بطن زندگی، فقط جایی وارد می شود که از او دعوت شود وگرنه دین مقوله ای کاملا شخصی است!
بازگشتی به اول متن داشته باشیم. «جدایی ...» انتخاب مشترک جشنواره فجر و برلین است. دو جشنواره که تضاد اندیشه دارند و نه تفاوت. یک محصول چگونه می شود در دو اندیشه متضاد برتر شود؟! پس یا ما در انتخاب اشتباه کرده ایم یا آن ها. با توجه به حرف های پنهان فیلم و صحبت های فرهادی در برلین مبنی بر این که پاشنه آشیل جامعه ایران، تبدیل سنت به مدرنیته در دل خانواده است یعنی آب در آسیاب دشمن ریختن. خرید حق نمایش، "جدایی ..." و اکران آن در هفتاد کشور اروپایی و آمریکایی و بورسیه تحصیلی فرهادی در آلمان، همه این داستان را حکایت می کند که کاش در انتخاب هایمان کمی بیشتر می اندیشیدیم. نگارنده قصد انکار زیبایی اثر از حیث قالب را ندارد اما محتوا اصل است و قالب، فرع بر قضیه است. این صحبت هم درست که اگر قالب درست یا پخته نباشد محتوا دیده نمی شود اما اکنون سخن بر روی این است که قالب خوب و محتوای ... .

جمع بندی
فرهادی خود را روایت گری بسیار خوب و کار کشته معرفی کرده است که قدرت روایی بالایی دارد. حواسش به ریزه کاری ها هم هست. این توجه از در گیر کردن آدم های مختلف درون داستان معلوم است (مانند در گیر شدن معلم مدرسه به خاطر دادن یک آدرس یا درگیر شدن همسایه ها فقط به خاطر کمک کردن به راضیه). اما آن چه از فرهادی در ذهن به جا مانده، حرف های نیش دارش در نقد جامعه و خانواده ایرانی و نمایش اسلامی آمریکایی است




تاریخ : دوشنبه 90/2/5 | 11:15 عصر | نویسنده : | نظر
اکران نوروزی امسال یک استثناء بزرگ به سینمای ایران تحویل داد: «جدایی نادر از سیمین». اثری که در عین تلخی، مخاطب را جذب و میخکوب می کند و در عمقش، حرف هایی جدی برای گفتن دارد. از همه مهم تر این که خیلی راحت وارد باشگاه میلیاردی ها می شود.

 نیم نگاهی به کارنامه اصغر فرهادی
نام اصغر فرهادی در دو مجموعه تلویزیونی جذاب، در دهه 70و اوایل 80سر زبان ها افتاد: «روزگار جوانی» و «داستان یک شهر». بعدها با نگارش فیلم نامه «ارتفاع پست» اثر متفاوت ابراهیم حاتمی کیا و فیلم نامه نویسی و کارگردانی «رقص در غبار»، مورد توجه قرار گرفت. کمی بعد با نگارش فیلم نامه و کارگردانی «چهارشنبه سوری» و «درباره الی»، جایگاهش را بین بزرگان سینما تثبیت کرد. دراین بین نگارش فیلم نامه «دایره زنگی» (به کارگردانی پریسا بخت آور) و «کنعان» (ساخته مانی حقیقی) نشان داد چیزی فراتر از موفقیت به معنای رایج در سینمای کشور در انتظار اوست. چند اثر او یعنی «چهارشنبه سوری»، «درباره الی»، «دایره زنگی» و حالا «جدایی نادر از سیمین»، با فرمول مشابهی نوشته شده اند. ورود یک غریبه از طبقه پایین جامعه به زندگی شخصیت های اصلی، یک چالش مهم و دروغ های آدم های فیلم به هم. برخلاف نظر عده ای که فرهادی را به سیاه نمایی متهم می کنند باید گفت او به خوبی برشی از یک زندگی و بخشی از واقعیت جامعه را، در آثارش منعکس می کند. فقط افسوس این که بر نمایش همان بخش از واقعیت، تاکید زیاد دارد و بسیاری از واقعیت های دیگر را نمی بیند و این ضعف را گاهی با اظهارنظرها و رفتار عجیب خود بیشتر نمایان می کند.

 نکاتی درباره فیلم نامه «جدایی نادر از سیمین»
فیلم با حضور زوج جوانی در دادگاه شروع می شود. سیمین قصد مهاجرت اما همسرش (نادر) به بهانه نگهداری از پدرش (که آلزایمر دارد)، تصمیم بر ماندن دارد. با رفتن سیمین به منزل مادرش، زنی به عنوان پرستار پدربزرگ وارد خانه می شود و در اثر جدالی ناخواسته با نادر آسیب می بیند و فرزندی را که در شکم دارد از دست می دهد. نیمه دوم فیلم بیشتر متمرکز بر رفتار شخصیت ها و واکنش هایشان حول این اتفاق است.«جدایی نادر...» گرچه شباهت هایی به اثر قبلی فرهادی یعنی «درباره الی» دارد اما کمی تلخ تر و صد البته مستحکم تر است. از آن شخصیت های اضافی «درباره الی» خبری نیست. آدم ها، طبقه اجتماعی شان، انگیزه ها و رفتارهایشان قابل درک تر، واقعی تر و از پرداخت  جامعه شناسانه ای برخوردار است. داستان به خوبی با جزئیات بی شمار، مخاطب را درگیر می کند. این جزئیات شامل نوع روایت، زوایای پنهان داستان و حتی شخصیت هاست. به عنوان مثال ترکیب جالب شخصیت ها با ویژگی های مختلف و دقیق، باعث می شود مخاطب چالش جدی داشته باشد. طوری که نمی داند طرف کدام شخصیت را بگیرد. چرا که رفتار و واکنش های هر کدام، در جای خود و با توجه به شرایط قابل درک است.آدم های فیلم از دو طبقه متوسط و پایین هستند. «نادر» متکی به نفس و اهل مبارزه است اما «سیمین» از مشکلات فرار می کند و اهل معامله است. «حجت» زخم خورده و خسته به همه چیز بدبین است اما درست سر بزنگاه انتخاب کم می آورد و بر روی عقایدش پا می گذارد. «راضیه» باورهای دینی اصیل و محکمی دارد که به هیچ وجه، حاضر به معامله آن ها نیست. شخصیت های فرعی داستان یعنی ترمه (دختر نادر و سیمین که پدر دوست دارد شرایط جامعه را یاد بگیرد)، سمیه (دختر حجت و راضیه که نگاه هایش حکم وجدان عمومی را دارد) و پدربزرگ به همراه قاضی و معلم خصوصی ترمه، هر کدام وزنی از داستان را به خوبی بر دوش دارند. طوری که نبود هر کدام از آن ها بخشی از داستان و حتی قضاوت مخاطب را در مورد پایان بندی دچار نقص می کنند. اتفاق های فیلم به هیچ وجه بر حسب تصادف نیستند و هر کدام، از دل اتفاقی دیگر بیرون می آید. توجه به همین نکات است که اثر فرهادی را ماندگار خواهد کرد.از دیگر نکات مثبت فیلم این است که آدم هایش مقابل هم بیانیه صادر نمی کنند و دردها و رنج هایشان را، در جریان داستان بروز می دهند. اتفاقی که درباره «حجت» و «نادر» بیشتر بروز دارد.فرهادی عامدانه سعی می کند در اثرش کدهای مخدوشی هم بدهد تا ذهن مخاطب را فعال کند. مثل گم شدن پول ها، نحوه افتادن راضیه از پله ها و حتی فوت پدر نادر (که در حد مشکی پوشیدن نادر در سکانس پایانی منعکس می شود.) این کار باعث می شود هر کسی زاویه نگاه خود را به داستان وارد کند. فیلم نامه «جدایی...» به مخاطب اجازه درنگ نمی دهد. مخاطب باید مدام آماده باشد و نکاتی را از داستان بگیرد و پازل نهایی را تکمیل کند؛ توجه به جزئیات به خصوص در نیمه اول فیلم که ملات لازم برای چالش های نیمه دوم آن فراهم می شود، ضروری است. فرهادی مدام از مخاطب خود جلو می زند و به خوبی نشان می دهد که جامعه باعث می شود تا  آدم ها، رفتارهایی خلاف عقاید خود داشته باشند. به طور مثال «نادر» که خود دروغ می گوید، «ترمه» را برای انتخاب گفته هایش به قاضی آزاد می گذارد. او حتی در شأن خود و پدر نمی داند که از رنج پدرش برای پیروزی در دادگاه استفاده کند. «حجت» بارها بازی زندگی را باخته است. برای همین می خواهد ماجرا را تا آخر ادامه دهد. اما وقتی فشار مالی و حضور طلبکاران را حس می کند از مبارزه چشم پوشی و حتی راضیه را هم به دروغ گویی تشویق می کند.

جزئیاتی که به خوبی پرداخت شده است
بازیگر پدر نادر، نابازیگری 88ساله است که دیالوگ جدی هم ندارد اما فوق العاده باورپذیر است. «ساره بیات» بازیگری است از طبقه متمول جامعه اما با هدایت فرهادی در این فیلم می درخشد. حتی چند ماهی را با چادر و مقنعه اش در فیلم زندگی کرده است. شهاب حسینی و پیمان معادی هم درخشان ظاهر می شوند. لیلا حاتمی در اجرایش موفق است. اما ظرفیت این نقش در حدی است که هر بازیگر دیگری هم غیر از او بود، شاهکاری رخ نمی داد. حتی نقش های فرعی مثل قاضی و بچه ها هم با دقت کار شده اند؛ اما متاسفانه مریلا زارعی در این فیلم، خاطره بازی عالی اش در «درباره الی» را کمی مخدوش کرد. پس از بازی ها نوبت به فیلم برداری محمود کلاری می رسد. دوربینی خشن و جست وجوگر که گاهی از زاویه نگاه تماشاگر به اتفاقات نظاره می کند. گاهی حرکات پرپیچ و خم دارد، گاهی روی دست است و گاهی ساده و کلاسیک!یک روایت تلخ و پیچیده قطعا چنین فیلم برداری نیز می طلبد. جزئیات نه تنها در داستان، بازی ها و فیلم برداری که حتی در جزئیات صحنه و گریم بازیگرها مثل به هم ریختگی اتاق ها، شکل منزل، رنگ خانه و دادگاه، دوش حمام، کپسول هوا حتی زیر چشمان راضیه، مقنعه سمیه، عینک ترمه، پیژامه پدربزرگ، رهگذران دادگاه و... رعایت شده است.

منبع




تاریخ : دوشنبه 90/2/5 | 10:55 عصر | نویسنده : | نظر

خلوتگاه از آن دسته فیلمهایی است که فیلمنامه بسیار ضعیفی دارد، بازی ها بد است ، روند داستان منطق چندانی ندارد اما یک ویژگی1 مهم دارد که تمام این ضعف ها را تحت شعاع قرار می دهد و آن هم فناوری 3 بعدی است. فناوری 3 بعدی بکار رفته در فیلم خلوتگاه همانی است که جیمز کامرون در سال 2009 با آن فیلم آواتار را ساخت و کلی سر و صدا کرد. شاید با خودتان بگویید : خب الان تقریبا همه فیلمها سه بعدی هستند که! اما باید خدمتتان عرض کنم که این فیلم برخلاف اغلب فیلمهای دیگر که به صورت 2 بعدی فیلمبرداری می شوند و سپس به 3 بعدی تبدیل می شوند ( به جز آواتار ) ، مستقیما با فناوری سه بعدی ساخته شده است. غارهای مخوف و ناشناخته کشور گینه که به نام Esa-ala شناخته می شوند ، یکی از بکر ترین مناطق برای ساخت یک فیلم به حساب می آید. اندرو ویت ، کسی است که داستان این فیلم بر پایه خاطرات او در هنگام گشت زنی در این غار و اتفاقات پیش آمده برای او نوشته شده است. اما زیاد جدی نگیرید! این فیلم یکجورایی فیلم کامرون است.

گروهی از پژوهش گران دریایی شامل رهبر گروه ،فرانک ( ریچارد روکسبورگ ) ، پسر 17 ساله اش جاش ( ریس ویکفیلد ) ، دوست و همراه قدیمی فرانک به نام جورج ( دن ویلی )،  یک ملیاردر به نام کارل هورلی ( ایوان گرافود ) و خانمی که دوست دختر فرانک است به نام ویکتوریا ( آلیس پارکینسون ) در یک سفر زیر آبی به درون یکی از بزرگترین و ناشناخته ترین غارهای آبی که در جنوب اقیانوس آرام قرار دارد به تحقیق مشغول هستند آنها چند ماهی را به جستجو و بررسی غار می پردازند،اما در آخرین گشت ، در درون غار آنها دچار مشکل می شوند و راه خروج را گم می کنند.اکنون در حالی که منابع آنها در حال اتمام است باید راهی برای نجات خود پیدا کنند و...

همانطور که گفتم ، فیلم براساس خاطرات آقای ویت نوشته شده اما مساله ای که واضح است اینکه فیلم به شدت فرمولاتیک! است. شخصیت ها در این فیلم بیشتر از تیپ پیش نمی روند و همگی آنها از ابتدا به راحتی قابل کالبد شکافی هستند. رابطه فرانک و پسرش مانند تمام روابط پدر و پسری در فیلمها، پر از فراز و نشیب است؛ کارل یک پولدار مغرور اما کاملا بی خاصیت است که فقط جلوی دست و پای گروه است؛ دوست دختر فرانک هم برای خودش داستانهای نیمه احساسی دارد و... بسیاری از فرمول های رایج که شما می توانید همه آنها را در هزاران فیلم دیگر ببینید، در این ف2یلم یکجا جمع شده است. جالب اینجاست که فیلم هیچ تلاشی برای خارج شدن شخصیت های داستانش از این کلیشه ها انجام نداده و در تمام مدت زمان فیلم همگی شخصیت ها دو بعدی باقی می مانند و صبر اینجانب برای مشاهده تغییر رفتار یا غافل گیر شدن این افراد کاملا بیهوده بود . اما هر چقدر که خلوتگاه از لحاظ سینمایی ، چیز جدیدی برای ارائه ندارد اما از لحاظ زیباهای بصری کم نظیر است. رفتن به عمق غارهای زیبا و شگفت انگیز Esa-ala آن هم با استفاده از  دوربین های پیشرفته ای که توسط شخص کامرون تهیه شده است، باعث شده تا تماشاگر به هنگام دیدن فیلم کاری به بازیگران و دیالوگ های مسخره آنها نداشته باشد و تنها از جذابیت های طبیعی محیط که در نوع خودش بی نظیر است ، لذت ببرند.

از لحاظ بازیگری نیز خلوتگاه مجموعه ای از بازی های خوب و بد است. ریچارد روکسبورگ تنها بازیگری است که در فیلم قابل باور است. روکسبورگ به واسطه تجربیاتی که پیش از این فیلم  در غاری گردی! داشته است ، توانسته تصویری به مراتب قوی تر از دیگران از خود نشان دهد. اما متاسفانه دیگر بازیگران فیلم از جمله دوست دختر فرانک و پسر 17 ساله فرانک ، بازیهای بسیار ضعیفی ارائه داده اند و تمام ترس و داد و بیداد های آنان و ... که در فیلم انجام می دهند به شدت مضحک است!. شما به راحتی می توانید طیف گسترده ای از بازی های خوب و بد را در این فیلم ببینید.

خلوتگاه اگر بصورت مستند تهیه می شد ارزشی به مراتب بیشتر از یک فیلم کسب می کرد. تصویربرداری فیلم عالی است و جلوه های سه بعدی آن بسیار چشم نواز؛ اما داستان فیلم به شدت آزار دهنده است و اتفاقاتی که در طول مدت زمان فیلم رخ می دهد، هیچ هیجان یا نگرانی خاصی را در تماشاگر ایجاد نمی کند چون اصولا  تماشاگر در لحظه های مذبور اصلا حواسش به شخصیت ها نیست و در حال لذت بردن از جلوه های بصری است!. خلوتگاه برای آن دسته از تماشاگرانی ساخته شده که هنگام غروب یا شب به سینما بروند ، یک عینک از باجه دریافت کنند و نزدیک به دو ساعت از دیدن فیلم لذت ببرند. اما ما ایرانیها 2 راه پیش رو داریم ، یکی آنکه یک سیستم که فناوری سه بعدی را بصورت کامل پوشش دهد به همراه عینک مخصوص آن تهیه کنیم ( به دلیل اینکه اکثر سینماهای ما هنوز به صدای دالبی مجهز نیست چه برسد به سه بعدی!  یا اگر هم بود ... بگذریم ) یا اینکه به زبان ساده، از دیدن فیلم منصرف شویم زیرا این فیلم بدون مجهز بودن تماشاگر به عینک سه بعدی فقط اتلاف وقت است

نام فیلم : Sanctum - خلوتگاه
ژانر : اکشن | ماجرایی | درام
کارگردان : Alister Grierson
نویسنده : John Garvin ، Andrew Wight
بازیگران : Rhys Wakefield, Allison Cratchley and Christopher Baker
تاریخ انتشار : 4 February 2011
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
زمان : 108 دقیقه
امتیاز : 5.6/10
زیرنویس فارسی :
کیفیت : خارق العاده 720p
فرمت : mkv
حجم : 700 mb
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
لینک دانلود : مستقیم - Direct
خلاصه داستان : “خلوتگاه” درباره تلاش 5 انسان برای نجات از غاری عمیق است که در آن مبحوس شده اند و تمام اینها در شرایطی صورت می گیرد که آبهای زیرزمینی و عمیق هر لحظه و با سرعت زیاد در حال بالا آمدن هستند …



  Download....Mkv

حجم : 700 MB

زیرنویس فارسی : Download

منبع و پسورد : PatoghDL




تاریخ : یکشنبه 90/1/28 | 3:15 عصر | نویسنده : | نظر

The Warrior

خب تصور نمی کنم که هیچکسی با توقعات و انتظارات بالا به تماشای چنین فیلمی برود. راه جنگجو همان چیزی را به تماشاگرش می دهد که تماشاگر از چنین فیلمی انتظار دارد. البته تنها چیزی که من در این فیلم انتظارش را نداشتم تلاش شکست خورده ی فیلمساز برای چپاندن کمدی در داخل فیلم بود.



راه جنگجو طوری شروع می شود که شما احساس می کنید که با یک قصه ی عرفانی شبه حماسی طرف هستید. در شروع فیلم با مرد جوانی به اسم یانگ یا «شمشیرزن غائی» دانگ - گان جانگ) آشنا می شویم که در آستانه ی نابودی تمام عیار اعضای طایفه ی دشمن است. اما مسئله اینجاست که یانگ برای نابودی کامل طایفه ی دشمن و نیل به شکوه و افتخار ابدی باید آخرین عضو این طایفه را که یک دختر کوچولوی خوشگل است, بکشد. اما یانگ دل این کار را ندارد و خلاصه مهر دخترک به دل اش می نشیند و نه تنها از کشتن وی صرف نظر می کند بلکه او را بر می دارد و همراه خودش می برد. به کجا؟ به آن سوی آب ها, به ایالات متحده ی آمریکا. یانگ در واقع از ترس اعضای قبیله ی خودش دست به این فرار زده است زیرا آنها نکشتن آخرین عضو طایفه ی دشمن را نوعی عمل خائنانه تلقی می کنند.
باری, جناب یانگ قدم به داخل یک شهر وسترنی نیمه متروک بسیار عجیب می گذارد که اهالی اش ظاهرا از اعضای یک سیرک بوده اند. یک زن جوان از اهالی شهر که لین (کیت بوسورث) نام دارد, یانگ و دختر کوچولویش را زیر بال و پر خود می گیرد. شهر ساکنین بامزه ای دارد که از جمله ی آنها می توان به یک پیرمرد الکلی (جفری راش) و یک شهردار کوتوله (تونی کاکس) اشاره کرد.



شخصیت پیرمرد الکلی برای اضافه کردن بار کمیک فیلم طراحی شده; هر چند که به هدف مورد نظر فیلمساز دست نمی یابد. باری, قهرمان ما, یعنی جناب یانگ, تدریجا به عنوان یک عضو شهر پذیرفته می شود و خلاصه با کابوی های آمریکایی حشر و نشری پیدا می کند. در ادامه ی ماجرا, ناگهان یک کاراکتر بسیار خشن و سیاه که از آشنایان قدیمی لین است از راه می رسد. این آدم بدذات تبهکار جنایتکار, سرهنگ نام دارد. نقش این جناب سرهنگ را دنی هیوستون بازی می کند. و باید گفت که دنی هیوستون چنان در این نقش جا افتاده که هر چیز دیگری را تحت الشعاع خود قرار می دهد; درست مثل جان تراولتا که وقتی در فیلمی نقش آدم بدها را بازی می کند, هر بازیگر دیگری را که در کنارش باشد محو می کند و صحنه ها را قاطعانه از آن خودش می کند. لین بدجوری دل اش می خواهد که انتقام گذشته را از جناب سرهنگ بگیرد. یانگ نحوه ی استفاده از چاقو را به لین یاد می دهد تا وی بتواند از پس سرهنگ بر بیاید. در ادامه ی ماجرا تیر و طایفه ی یانگ, که ظاهرا از طریق ورد و جادو پی به محل اختفای وی برده اند از راه می رسند تا او را به خاطر خیانت اش نفله کنند.



و خلاصه سرتان را درد نیاورم, در پایان یک جنگ حماسی بین کونگ فوکاران شرقی و کابوی های غربی در می گیرد که بدک نیست.
فیلمساز در این صحنه های نبرد به جای استفاده از نماهای درشت کسل کننده, از نماهای دور حرکت آهسته استفاده کرده که اینطوری می توان از آرایش جنگی نیروهای متخاصم مطلع شد و یک حال مختصری برد.
شما در این صحنه ممکن است دچار این توهم شوید که فیلم را آقایان تسویی هارک (فیلمساز کونگ فو کار) و سرجیو لئونه (فیلمساز وسترن اسپاگتی کار) مشترکا با هم ساخته اند.
فیلم تا دلتان بخواهد پر از صحنه های پرواز به روش CGI و چیزهایی از این قبیل است. خلاصه معجون غریبی است.
توصیه نهایی من این است که با آن هزار تومانی که احیانا می خواهید صرف خرید این فیلم بکنید, ساندویچ ژامبون مرغ با نوشابه یا نیم کیلو نان خامه ای فرد اعلا بخرید و نوش جان کنید که در این صورت حال بیشتری کرده اید!


ژانر: اکشن, فانتزی, وسترن
کیفیت: 720p – عالی
فرمت: mkv
حجم: 600MB
امتیاز: 6.6/10
تاریخ انتشار: 2010
کارگردان: Sngmoo Lee
بازیگران: Dong-gun Jang, Kate Bosworth, Geoffrey Rush, Danny Huston, Tony Cox …


 

Download Movie 
دانلود زیرنویس فارسی




تاریخ : سه شنبه 90/1/16 | 11:18 عصر | نویسنده : | نظر

اینجا قرن چهاردهم میلادی است، جایی در میان اروپا. سازنده فیلم "فصل جادوگری" همه چیز و همه کس را کثیف نشان داده و تمام صحنه های آن را تنها در شب و هوای غبار آلود انجام داده است. بعضی وقت ها، "فصل جادوگری" شبیه فیلم مانتی پایتن و جام مقدس است"، البته فقط در مورد  شوالیه هایی که "نی" می و نه در مواردی دیگر! اوه، یک چیز دیگر: همه در این فیلم به طور پیوسته مثل شکسپیر و مانند انگلیسی ها صحبت می کنند، البته با لهجه امریکایی! در اوضاع ناگهان ، نیکولاس کیج هم تصمیم می گیرد که در دوران گرسنگی کشور اتریش، از آب بری شستن خود و از تیغ برای صورت خود ستفاده ای نکند!

Season of witch

دانلود و ادامه مطلب...


تاریخ : سه شنبه 90/1/2 | 10:22 عصر | نویسنده : | نظر


The Mechanic 2011

"مکانیک" داستانی را می گوید به قدمت هملت و به تازگی یک نان نپخته. توطئه ای چیده می شود، شخصیت جدیدی با مشکلاتی پیچیده و وضعیتی بغرنج وارد می شود، و ناگهان تمام طرح و زمینه داستان و فیلم با صحنه های اکشن دنباله دار و به هم پیوسته متلاشی می شود.

"مکانیک" بازسازی فیلمی است با همین نام در سال 1972 و با بازی چارلز برانسون.آن فیلم در زمان خود نسبتا خوب بود و شاید در زمان حاضر کمی بهتر هم به نظر برسد. در فیلم اخیر باری دیگر شاهد آدم کشی حرفه ای با نام بیشاپ (با بازی جیسن استاتم) هستیم که برای شرکتی شیطانی و آدم کش مشغول به کار است. مکانیک قربانیان خود را به نحوی به قتل می رساند که قتل به نظر نیایند یا کار خود را به نحوی انجام میدهد که پلیس و عوامل دیگر به اشتباه بیافتند.
من فکر می کنم که در دنیای واقعی اینگونه شخصیت ها و کاراکتر ها انسان هایی تنها، خشن و بی کس می باشند که به شدت مستعد جنون و بیماری پارانویا هستند. اما کاراکتر استاتم با نام آرتور بیشاپ، یک فرد لذت طلب و طرفدار هنر و زیبایی می باشد که در خانه ای بسیار زیبا و با خودرویی مجلل زندگی می کند و اعتقاد دارد که اگر به یک فاحشه پولی بیشتر از دستمزد اش پرداخت کنی دیگر یک فاحشه نیست. او بر این عقیده است که با 20 دلار شما تنها می توانید یک رابطه جنسی را بخرید اما با چند هزار دلار شما خود را شخصیتی با ارزش به مراتب بیشتر از آنچه که هستید نشان می دهید.

آرتور بیشاپ انسان کم ارزشی است که خود را بسیار بزرگ و ارزشمند می داند. در این فیلم فرض بر این است که قتل های بیشاپ برای تماشاگران مهم نیستند و به دلیل آنکه فیلم در مورد انسانیت و اخلاق نیست، اعمال بیشاپ، ارزش او را کم نمی کند. با دیدن این فیلم به ناچار آن را با فیلم "آمریکایی" و با بازی جرج کلونی مقایسه می کنیم و آنگاه متوجه می شویم که "آمریکایی" چقدر از لحاظ تکنیکی بر "مکانیک" برتری دارد. جرج کلونی در فیلم "آمریکایی" در نقش آدمکشی تنها و دور از انظار ظاهر شده بود که برای شرکتی دیگر آدم می کشت. ولی آن فیلم به خاطر کاریزمای کاراکتر کلونی بسیار جذاب بود که سعی می کرد با مشکل عشق و روابط جنسی خود بدون اینکه خللی در کارش ایجاد کنند کنار بیاید.

دو کاراکتر انسانی دیگر در فیلم مکانیک حضور دارند. اولی قاتلی کهنه کار و پخته با بازی دونالد ساترلند است که تحت امر همان عواملی است که بیشاپ برای آنها کار می کند و به گونه ای مشاور و راهنمای کننده بیشاپ هم به حساب می آید. اگر شغل این دو چیز دیگری (مثلا وکالت یا کار در زمینه علم) بود، تماشای آنها بسیار شکنجه آور به نظر می رسید اما به خاطر اینکه آنها حرفه قاتلی را پیش گرفته اند از مقدار این شکنجه حین تماشا اندکی کاسته شده است. اما باید گفت در حقیقت اعتقادات اخلاقی کاراکتر ساترلند اندکی ارزش های انسانی به فیلم تزریق کرده و ای را از این نقش سطحی تا حدودی به بیرون کشیده.
کاراکتر بعدی با تام استیو (و با بازی بن فاستر) می باشد که پدرش توسط آرتور بیشاپ به قتل رسیده است اما استیو نمی داند که بیشاپ قاتل اصلی پدرش است. پس از قتل پدر استیو، بیشاپ استیو را زیر بال و پر خود می گیرد و به او نکات و آموزش های لازم در این حرفه را می آموزد. استیو شخصیتی ناپخته و بچه گانه دارد که از مشکلاتی شبیه اعتیاد به مواد مخدر و الکل و غیره رنج می برد که کاراکتر نازنین بیشاپ کاملا با آنها بیگانه است. با تمام این عوامل بیشاپ به این جوان آموزش می دهد و اعتقاد دارد که استیو می تواند به قاتلی تبدیل شود که روح پدر مرحومش به او افتخار کند!

بدون توجه به عوامل دیگر، باید اعتراف کرد که سیمون وست (کارگردان فیلم های مهاجم مقبره) فیلم را به خوبی ساخته است. وست یک متخصص در زمینه کارهای مایکل وینر است. وینر نیز کارگردان فیلم قبلی مکانیک با حضور چارلز برانسون بوده است. بدون در نظر گرفتن اینکه آیا فیلم های این دو کارگردان اصلا ارزش ساخته شدند داشته اند یا خیر، باید گفت این دو کارگردانان خوبی هستند. آیا تمام حرکت ها و صداهای گوش خراش فیلم را به گونه ای در بینندگان فیلم تزریق می کنند که فیلم را دیده و به عنوان یک سرگرمی از آن لذت ببرند. کارگردان "مکانیک"، فیلم را آنقدر خوب ساخته که کسی فراموش کند تا بپرسد واقعا چرا او همچین فیلمی ساخته است



تاریخ انتشار: 2011
کارگردان: Simon West
بازیگران: Jason Statham, Ben Foster, Tony Goldwyn, Donald Sutherland, Jeff Chase …
 حجم: 350

دانلود فیلم                         




تاریخ : جمعه 89/12/27 | 10:11 صبح | نویسنده : | نظر
   1   2      >