سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در آستانه هر سال نو، بسیاری از مردم تصمیم می‌گیرند که در رفتار و عادت‌های خود تغییر به وجود آورند و هر سال، اغلب این تصمیمات عملی نمی‌شود. این امر به دلیل کمبود تمایل یا علاقه افراد به یک زندگی بهتر نیست بلکه به خاطر این واقعیت است که تغییر، کار پیچیده و دشواری است. عادت‌های ما با شخصیت و وجودمان عجین می‌شوند و ما به طور خودکار و بی‌اراده آن‌ها را انجام می‌دهیم. در نتیجه، تغییر دادن آن‌ها به تلاش مستمری نیاز دارد تا یک عادت تازه در وجود ما شکل بگیرد و پایدار گردد. این مقاله به شما کمک می‌کند تا انتظارات، نگرش‌ها و روش‌های خود در مورد تغییر را به نحوی اصلاح کنید که به نتایج ماندگار و پایداری دست یابید. 

ادامه مطلب...


تاریخ : چهارشنبه 89/12/25 | 9:45 عصر | نویسنده : | نظر
اعتماد به نفس
 
عادت کنید با خودتان گفتگوی مثبت داشته باشید
عادت گفتگوی مثبت یا منفی با خود از کودکی آغاز می شود. معمولاً عادت گفتگو با خود چیزی است که تفکر ما را در طول سالیان شکل می دهد و به طرق مختلف با اثر کردن بر میزان استرس در زندگی بر ما تاثیر می گذارد. اما هر زمانی برای تغییر آن مناسب است. در این مقاله راه هایی برای جلوگیری از گفتگوی منفی با خود و ارتقاء کارایی و اعتماد به نفستان و همچنین از بین بردن استرس برای شما ارائه می کنیم.
 
عادات خود را تشخیص دهید:
اولین قدم برای تغییر این است که نسبت به این مشکل آگاهی پیدا کنید. ممکن است متوجه نشوید که چه زمان هایی در ذهنتان گفتگوی منفی دارید یااینکه این عادت تا چه میزان بر تجربیاتتان اثر می گذارد. استراتژی های زیر می تواند کمکتان کند از گفتگوهای درونی خود آگاه تر شده و با محتوای آنها آشنا گردید.

· نوشتن خاطرات: همیشه دفتریادداشتی همراه خود داشته باشید و هر فکر منفی که به سراغتان می آید را در آن یادداشت کنید. آخر روز یک خلاصه کلی از تمام افکار آن روزتان بنویسید یا درمورد یک موضوع خاص احساستان را بنویسید و بعداً آنرا تحلیل کنید. نوشتن خاطرات روزانه ابزار بسیار خوبی برای آزمایش فرایندهای ذهنی و درونیتان است.

· توقف افکار: وقتی متوجه می شوید که حرف و فکری منفی از ذهنتان می گذرد همان موقع به خودتان ایست بدهید. بلند گفتن این کلمه قدرت بیشتری در متوقف کردن افکارتان دارد و باعث می شود بفهمید که چقدر برای توقف افکارتان تلاش کرده اید.
· دستبند لاستیکی: یک راهکار درمانی دیگر این است که یک دستبند لاستیکی دور مچتان بیندازید. هر بار که متوجه شدید فکر منفی از ذهنتان می گذرد آن دستبند را کشیده و بعد رها کنید تا به دستتان ضربه بزند. این درد کوچک می تواند نتیجه فکر منفیتان باشد و باعث می شود که از افکارتان آگاه تر شوید و سعی کنید که افکار منفی را از خودتان دور کنید.

جملات منفی را جایگزین کنید:
یک راه خوب برای متوقف کردن یک عادت بد این است که آنرا با یک عادت بهتر جایگزین کنید. حال که نسبت به گفتگوی درونی خود آگاهی پیدا کردید، چند راهکار برای تغییر آن ذکر می کنیم:

· انتخاب واژه: آیا تا به حال در بیمارستان بوده اید؟ متوجه شده اید که پرستاران چطور به جای کلمه «درد» از کلمه «ناراحتی» استفاده می کنند؟ اینکار به این دلیل انجام می شود چون «درد» واژه ای قوی تر است و صحبت کردن درمورد میزان «درد» باعث می شود تجربه شما از آن شدیدتر شود تا زمانیکه درمورد میزان «ناراحتی» خود صحبت می کنید. می توانید از این راهکار در زندگی روزمره هم استفاده کنید. در گفتگوی های درونی خود سعی کنید واژه هایی که انرژی منفی زیادی دارند را با واژه هایی خنثی جایگزین کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید از فلان چیز «متنفرم» بگویید از فلان چیز «عصبانیم».

· تغییر منفی ها به خنثی ها یا مثبت ها: وقتی متوجه شدید که در ذهنتان از چیزی شکایت می کنید، دوباره به تصوراتتان فکر کنید. آیا اتفاقی را منفی می پندارید درحالیکه لزوماً آنطور نیست؟ (مثلاً وقتی برنامه هایتان در آخرین لحظه کنسل شده را می توانید اتفاقی منفی بپندارید اما کاریکه می توانید با زمان اضافی و برنامه جدید خود بکنید مثبت است). دفعه بعدی که متوجه شدید چیزی استرس برایتان ایجاد می کند، مکث کنید و درمورد آن دوباره فکر کنید و سعی کنید جایگزینی مثبت یا حداقل خنثی برای آن پیدا کنید.

· عبارات منفی را با سوال جایگزین کنید: عبارات منفی مثل «من نمی توانم اینکار را انجام دهم» یا «این غیرممکن است» بسیار مخرب هستند چون استرس شما را بالا برده و باعث می شود دیگر دنبال راه حل نباشید. دفعه بعدی که متوجه شدید درمورد چیزی افکار منفی به ذهنتان هجوم آورده، آن عبارات منفی را به سوال تبدیل کنید. پس درعوض جمله های بالا بگویید، «چطورمی توانم از عهده اینکار برآیم؟» یا «اینکار چطور ممکن می شود؟

منبع




تاریخ : جمعه 89/8/21 | 5:5 عصر | نویسنده : | نظر

گل باد نیمکت پرپر

روزی خانمی سخنی را بر زبان آورد که مورد رنجش خاطر بهترین دوستش شد ، او بلافاصله از گفته خود پشیمان شده و بدنبال راه چاره ای گشت که بتواند دل دوستش را بدست آورده و کدورت حاصله را برطرف کند.
او در تلاش خود برای جبران آن ، نزد پیرزن خردمند شهر شتافت و پس از شرح ماجرا ،‌ از وی مشورت خواست ...
پیرزن با دقت و حوصله فراوان به گفته های آن خانم گوش داد و پس از مدتی اندیشه ، چنین گفت : تو برای جبران سخنانت لازمست که دو کار انجام دهی و اولین آن فوق العاده سختتر از دومیست . 

خانم جوان با شوق فراوان از او خواست که راه حلها را برایش شرح دهد . 

پیرزن خردمند ادامه داد : امشب بهترین بالش پری را که داری ، ‌برداشته و سوراخی در آن ایجاد میکنی ،‌ سپس از خانه بیرون آمده و شروع به قدم زدن در کوچه و محلات اطراف خانه ات میکنی و در آستانه درب منازل هر یک از همسایگان و دوستان و بستگانت که رسیدی ،‌ مقداری پر از داخل بالش درآورده و به آرامی آنجا قرار میدهی .
بایستی دقت کنی که این کار را تا قبل از طلوع آفتاب فردا صبح تمام کرده و نزد من برگردی تا دومین مرحله را توضیح دهم ...!

خانم جوان بسرعت به سمت خانه اش شتافت و پس از اتمام کارهای روزمره خانه ، شب هنگام شروع به انجام کار طاقت فرسائی کرد که آن پیرزن پیشنهاد نموده بود .
او با رنج و زحمت فراوان و در دل تاریکی شهر و در هوای سرد و سوزناکی که انگشتانش از فرط آن ، یخ زده بودند ، توانست کارش را به انجام رسانده و درست هنگام طلوع آفتاب به نزد آن پیرزن خردمند بازگشت ...
خانم جوان با اینکه بشدت احساس خستگی میکرد ، اما آسوده خاطر شده بود که تلاشش به نتیجه رسیده و با خشنودی گفت  :‌بالش کاملا خالی شده است !

پیرزن پاسخ داد : حال برای انجام مرحله دوم ، بازگرد و بالش خود را مجددا از آن پرها ،‌ پر کن ، تا همه چیز به حالت اولش برگردد !!!

خانم جوان با سرآسیمگی گفت : اما میدونید این امر کاملا غیر ممکنه ! باد بیشتر آن پرها را از محلی که قرارشان داده ام ،‌ پراکنده است ، ‌قطعا هرچقدر هم تلاش کنم ، ‌دوباره همه چیز مثل اول نخواهد شد ! 

پیرزن با کلامی تامل برانگیز گفت : کاملا درسته !

هرگز فراموش نکن کلماتی که بکار میبری همچون پرهائیست که در مسیر باد قرار میگیرند .
آگاه باش که فارغ از میزان صمیمیت و صداقت گفتارت ، دیگر آن سخنان به دهان باز نخواهند گشت ، بنابراین در حضور کسانی که به آنها عشق میورزی ،‌ کلماتت را خوب انتخاب کن...

منبع



برچسب‌ها: حرفدل شکستنصمیمیترنجشکلمات

تاریخ : جمعه 89/6/26 | 1:49 عصر | نویسنده : | نظر
شکست کلمه آشنایی برای بیشتر ماست. نمی توان کسی را پیدا کرد که حداقل یک بار در طول زندگی طعم شکست را نچشیده باشد. پس بی جهت نیست که همه انسان های موفق با تکیه بر شکست هایشان قادر به رسیدن به آرزوهایشان شده اند. اما اغلب مردم شکست را یک واقعیت می دانند و نه نتیجه اعمالشان. شکست نه یک واقعیت بلکه فرصت دوباره ای برای رسیدن به موفقیت است. شاید این گفته ها کمی تکراری به نظر بیاید اما ظرایف مدیریت شکست و فرمول رسیدن به موفقیت آن قدر بدیهی و ساده است که اغلب از سوی مردم نادیده گرفته می شود. همه می دانیم که ناکامی یک تجربه آموزنده است و تلاش ما چه همراه با موفقیت و چه شکست ما را چند گام به موفقیت نزدیک تر کرده است. شاید بد نباشد در این باره از نظر یکی از روان پزشکان مطلع شویم.
شکست
تاریخ : شنبه 89/5/23 | 9:19 عصر | نویسنده : | نظر

ارزش

یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند یک اسکناس بیست دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟

دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب من این اسکناس را به شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم و سپس در برابر نگاه های متعجب اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد و باز دست های حاضرین بالا رفت. این بار مرد اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود و باز دست همه بالا رفت.

سخنران گفت: دوستان با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید و ادامه داد در زندگی واقعی هم همین طور است ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبه رو می شویم خم می شویم مچاله می شویم خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرماه آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند آدم پر ارزشی هستیم.

منبع



برچسب‌ها: ارزش انساناعتماد به نفس

تاریخ : شنبه 89/5/9 | 5:43 عصر | نویسنده : | نظر

بیل گیتس در یک سخنرانی در یکی از دبیرستان های آمریکا ، خطاب به دانش آموزان گفت : در دبیرستان خیلی چیز ها را به دانش آموزان نمی‌آموزند. او هفت اصل مهم را که دانش‌آموزان در دبیرستان فرا نمی‌گیرند، بیان کرد:

bill gates

اصل اول : در زندگی ، همه چیز عادلانه نیست ، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.

اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار می‌رود که قبل از آن‌که نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید. 

اصل سوم: پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوق‌العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آن‌که بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید.

اصل چهارم: اگر فکر می‌کنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.

اصل پنجم: آشپزی در رستوران‌ها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگ‌های ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار «یک فرصت» بود. 

اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید. 

اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما می‌رسد، ملال‌آور نبودند.

 



برچسب‌ها: مقالههفت اصل بیل گیتس

تاریخ : چهارشنبه 89/1/4 | 4:38 عصر | نویسنده : | نظر

  آیا تا کنون اصطلاح بلوغ عاطفی را شنیده اید؟ بلوغ عاطفی یکی از مراحل رشد هر فرد در زندگی است و در کنار رسیدن به بلوغ جسمی ، فکری ، اجتماعی و اقتصادی ، گامی اساسی در رسیدن به کامیابی و سعادت محسوب می شود.بوغ روانی توانایی فرد برای پذیرش دیگران و محیط پیرامونشان ب همان شکلی که هست تعریف می شود. اگر فرد به محیط اطراف خود مثبت نگاه کند و افکار نادرست و منفی را از خود دور کند  ، بهتر می تواند عواطف خود را کنترل کند و این مسئله به بهبودروابط اجتماعی وی کمک شایانی می کند. آیا تا به حال در روابط اجتماعی خود به افرادی که بی قرار ، عصبی ، تحریک پذیر و بی منطق هستند برخورد کرده اید؟ آن ها همواره در رسیدن به اهدافشان ناکام می مانند و دیگران را مانع پیشرفت خود در زندگی قلمداد می کنند. مهمترین مشخه فردی این گونه افراد نرسیدن به بلوغ عاطفی است

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: تعامل اجتماعی و بلوغ عاطفیمهارت های زندگی

تاریخ : یکشنبه 89/1/1 | 1:37 عصر | نویسنده : | نظر

اگر بخواهیم درباره گذراندن وقت جوانان صحبت کنیم باید این واژه را به «وقت کشی» تغییر دهیم زیرا در ساختار جمعیتی کشور ما جوانان سهم بیشتری دارند و برآوردن نیازهای آنان از عهده بسیاری از نهادها و سازمان ها برنمی آید، طبیعی است که وقت کشی آن ها بسیار زیاد است. متاسفانه در جامعه کنونی ما محدودیت برای جوانان بیش از فضاها و کارهایی است که برای آن ها انجام شده است.

 

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: مقاله : جوانی؛ استفاده از فرصت ها یا وقت کشی!

تاریخ : پنج شنبه 88/12/27 | 2:12 عصر | نویسنده : | نظر

به باور اغلب کارشناسان در جامعه امروز خانواده ایرانی با مشکلات، چالش ها، موانع و گرفتاری های بسیاری دست و پنجه نرم می کند. ورود فناوری های پیشرفته به جمع خانواده ها، امکان برقراری ارتباطات غیرکلامی اعضا با یکدیگر، از هم گسیختگی خانواده و گفت وگو نکردن اعضا با یکدیگر از جمله مشکلاتی است که خانواده  را درگیر کرده و ده ها موضوع دیگر بنیاد خانواده را به چالش کشیده است. طبیعی است که همدلی و یگانگی زوج در حل مشکلات می تواند بسیار کارساز باشد اما اگر آنان نتوانند مشکلات بین خود را حل کنند و با کوچک ترین مسئله ای در زندگی، عنان از کف رها کنند، چه می شود؟ بدون شک نتیجه آن افزایش بی رویه طلاق است که هم اکنون در جامعه ما و به اذعان کارشناسان به مشکلی فراگیر تبدیل شده است، طلاق قانونی، همان مشکلی شومی است که نهاد خانواده را از هم می گسلد البته بررسی ریشه های علل افزایش آ ن به عهده کارشناسان و روان شناسان است. اما مشکل خانواده ایرانی را نمی توان در همین چند سطر خلاصه کرد به ویژه این که با پدیده دیگری تحت عنوان طلاق عاطفی روبه رو هستیم

Divorced family

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: مهارتهای زندگیطلاقطلاق عاطفی

تاریخ : یکشنبه 88/11/18 | 9:23 صبح | نویسنده : | نظر

به نام او که شادی را آفرید،
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید، زیر باران باید رفت

happy Family
ادامه مطلب...

برچسب‌ها: مهارتهای زندگیشادی

تاریخ : جمعه 88/11/16 | 5:16 عصر | نویسنده : | نظر
<      1   2   3      >