سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رئـیـس دفـتـر احمدی‌نژاد پس از دستور رهبری برای لغو حکم قبلی او - انتصاب به معاونت اولی رئیس جمهور - ترجیح داده بود سکوت پیشه سازد. زیرا مـقـاومـت احـمـدی‌نـژاد در بـرابر همه مخالفان اعم از مراجع تقلید، نمایندگان مجلس و گروه‌های دیگری از اصولگرایان را کافی می‌دانست. مشایی در آن ایام به خوبی آگاه بود که بدون دفاع او از خود نیز، حتی دستور رهبری برای لغو حکم او بلافاصله اجرا نخواهد شد. اما اکنون به نظر می‌رسد با گذشت حدود یک ماه، نوبت به مشایی رسیده تا ابراز لطف رئیس خویش را پاس بدارد و بخشی از مخالفت‌ها با خویش را نیز به نحوی پاسخ بگوید. البته او توان حمله مستقیم به مخالفان اصلی و با نفوذ خود را ندارد، حمله به نمایندگان مجلس هم در شرایط فعلی به مصلحت نیست زیرا می‌تواند شرایط نه چندان مساعد نسبت به وزرای پیشنهادی را نامساعدتر کند.

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: مقالهاین هم نامه « بلر » است؟!

تاریخ : چهارشنبه 88/6/4 | 12:51 عصر | نویسنده : | نظر

سـیـد مجتبی واحدی: دیروز یک خـبـرگـزاری حامی دولت گزارش هایی از جلـسه محاکمه اصلاح طلبان بازداشتی، مخابره نمود که بخش عمده‌ای از آن مربوط بـــه دفــاعـیــات سـعـیــد حـجــاریــان بــود. خبرگزاری‌های دولتی دیروز همچنین به پوشش وسیع اظهارات غیرقابل استناد یکی از متهمان در مورد خاتمی پرداختند. از نکات جالب در این اعترافات بر علیه خاتمی، این بود که فرد اعتراف کننده، قبلاً نیز در بازداشت بـوده امـا در خـصـوص اقـدامات سال 85 خـاتمی مطلبی بیان نکرده بود! صفایی فراهانی از دیگر متهمان حاضر در جلسه دیروز بود که بر مواضع انتقادی خود از رفتار اقـتـصـادی دولت تاکید کرد. ضمن آنکه تلاش وسیعی برای بی ارزش جلوه دادن اعترافات یکی از بازداشتی‌ها علیه خاتمی داشت. او از این متهم - که دارای تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی‌است - به عنوان »این آقای خارجکی« نام برد.
ادامه مطلب...

برچسب‌ها: ‌اظهارات سعید حجاریان در دادگاه هرکدام از ما اگر...

تاریخ : چهارشنبه 88/6/4 | 12:41 عصر | نویسنده : | نظر

پـــس از نـــامـــه‌نـگــاری‌هــا و مـصـاحـبه‌های مهدی کروبی و ابراز نگرانی‌های او نسبت به احتمال بعضی برخوردهای ناشایست با بازداشتی‌های حوادث اخیر، سیل حملات متوجه او شد. اکثر حمله‌کنندگان معتقد بودند که حتی به فرض صحت برخی ادعاها، طرح تریبونی آنها مـی‌تواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. البته در صداقت بعضی از این مدعیان، تردید اساسی وجود دارد چون ابراز نگرانی‌های اخیر کروبی متوجه اقدامات تعدادی مامور خودسر و گروهی از مسئولان غافل یا بی‌کفایت در رده‌های پایین مدیریتی کشور بود که به فرض اثبات ادعاها، برخورد مقامات بالاتر با آنها می‌توانست از بدنامی نظام جلوگیری و تنها وجود ضعف نظارتی در نهادهای بالادستی را آشکار سازد. این در حالی است که حدود یک ماه قبل از ادعاها و نگرانی‌های اخیر کروبی، رسانه‌ای که نام ملی بر آن نهاده‌اند اظهارات دومین مقام کشور را به صورت مکرر پخش نمود که از وجود فساد در عالی‌ترین سطوح کـشور خبر می‌داد و بر زدن داغ ننگ بر پیشانی این »عالی‌رتبگان فاسد« تاکید می‌کرد. کسانی که آن روز، سکوت پیشه ساختند و امروز فریاد »حیثیت نظام« را سر می‌دهند به سختی خواهند توانست صداقت خود در مرثیه‌سرایی‌های اخیر را ثابت کنند. اما به فرض که حق با آنان باشد و آنچه که از هتاکی و فحاشی یا حملات انفرادی و سازمان یافته، نـصـیـب کـروبـی شـده حق مسلم او! آیا همه ماجرا به همین جا ختم می‌شود؟ کافی است صفحات ر‌وزنامه‌ها در روزهای قبل و بعد از افشاگری‌های مکتوب و شفاهی کروبی، ورق زده شود. در میان صفحات روزنامه‌ها، نام بـسیاری از شخصیت‌های سرشناس اصولگرا به چشم می‌خورد کـه تلـویحا یا به صراحت، از وجود ناهنجاری، رفتار ناشایست، افراط در خشونت و مواردی از این قبیل در بـرخورد با بازداشتی‌ها یا تجمع‌کنندگان خیابانی خبر داده‌اند. این در حالی است که به نظر می‌رسد فضای حمله به کروبی و موسوی، شرایطی برای متخلفان احتمالی فراهم کرده تا از هر نوع رسیدگی به تخلفات آنها و جبران حقوق تضییع شده بازداشتی‌ها، مصون بمانند. البته از کروبی خواسته شده تا مدارک و مستندات خود را ارائه نماید. او هم برای ارائه این اسناد اعلام آمادگی کرده است. اما به نظر می‌رسد حتی بدون ارائه مدارک از طرف کروبی هم می‌توان وجود برخی اقدامات تاسف برانگیز را قطعی دانست. کافی است به دو نامه اخیر که یکی توسط حسین شاهمرادی و دیگری به وسیله احمد توکلی خطاب به کـروبـی نـوشـتـه شـده اسـت توجه کرد. نامه حسین شاهمرادی که روزنامه اصولگرای جام جم آن را منتشر نمود شامل جملات متعددی در گلایه از کروبی است که چرا عهد خود را شکسته است. همین گلایه نشان می‌دهد که چیزی بوده است که به کروبی گفته شده و گوینده تصور می‌کرده است کروبی آن را بازگو نخواهد کرد! شاهمرادی، کروبی را به تحریف هم متهم کرده اما هیچ‌گاه ‌ ‌مدعی نشده است که کروبی داستان سرایی کرده و هر آنچه او در خصوص ترانه موسوی گفته، عاری از حقیقت است. احمد توکلی هم به گلایه از کروبی پرداخته که چرا خوراک برای دشمنان نظام درست کرده است. در عین حال در نامه او نیز به حقایقی اشاره شده که ظاهرا حداقلِ مورد توافق افراد و جناح‌های گـوناگون در خصوص رفتارهای ناهنجار و غیراخلاقی با تجمع‌کنندگان و مخالفان روند انتخابات است.

احـمد توکلی برخی اقدامات صورت گرفته را »جنایات غیرقابل تحمل« نامیده است. برخی افراد دیگر هم کروبی را مورد اعتراض قرار داده‌اند که چرا این مسائل را علنی کرده، این موضوعات باید به صورت مخفی رسیدگی شود. البته برای نگارنده مشخص نیست که این ادعا، ریشه در کدام حکم عقلی و شرعی دارد که »جنایت غیرقابل تحمل« را مخفی کنیم مبادا دشمنان سوءاستفاده کنند! آیا کسانی که جنایت‌ها را مرتکب شده‌اند »دوست « هستند که اگر آبروی آنها برود »دشمن« سوءاستفاده کند؟ اما حتی اگر حق با کسانی باشد که به کروبی حمله می‌کنند یا از تریبون‌ها به او فحاشی می‌نمایند، آیا آنها بعد از فحاشی‌ها و حـملات ، هیچ وظیفه‌ای برای خود قائل نیستند؟ چهار سال و اندی قبل، عده‌ای به خاطر افشای ریشه قتل‌های زنجیره‌ای، خاتمی را مورد حمله قرار دادند که »چرا این مسائل را علنی کرده است؟« اندکی بعد از این توبیخ، خاتمی و یارانش از حکومت حذف شدند. کسانی که ظاهرا تنها ادعانامه آنها ‌‌علیه خاتمی، علنی کردن مـسئله قتل‌های زنجیره‌ای بود به مردم بگویند برای مجازات عاملان آن جـنـایت چه کردند؟ آیا در صورت سـکـوت کـروبـی، مـوسـوی، احـمـد تـوکلـی، حـسین شاهمرادی، عماد افروغ، حسین اعلایی و... تضمینی وجود دارد که ریشه این »جنایات غیرقابل تحمل « -به تعبیر احمد توکلی- خشکانده شود؟ کسانی که به دنبال دولت پاک بودند و برای تشکیل این دولت پاک، افشاگری در بالاترین سطوح کشور را وظیفه خود می‌دانستند اکنون به کدامین دلیل، افشاگری علیه تعدادی مامور جنایتکار را، »ریختن آب به آسیاب دشمن« تعبیر می‌کنند؟

آیــا آنــهــا مـی‌دانـند که با این حجم از هجمه به افشاگران، شائبه‌ای در اذهان به وجود می‌آورند که دفاع آنها تنها از چند مامور خودسر نیست و آنها احتمالاً در مقام دفاع از مسئولانی هستند که ممکن است خدای نخواسته با این افراط‌گری‌ها همراهی کرده باشند؟

منبع



برچسب‌ها: اما بعد از فحش‌ها!مقاله

تاریخ : یکشنبه 88/6/1 | 12:22 صبح | نویسنده : | نظر

ظاهراً رسانه ملی تصمیم دارد همچنان برای آقای احمدی‌نژاد سنگ‌تمام بگذارد. برنامه دوشب قبل را می‌توان تنها در همین راستا و به منظور ایجاد نوعی فشار بر مجلس برای دادن رای اعتماد به وزیرانی دانست که در شـرایـط عـادی، احتمال را‌ی‌آوری آنها ضعیف است. ظاهراً همه باید به این وضعیت عادت کنند زیرا احمدی‌نژاد اصرار فراوان بر استفاده حداکثری از اختیارات و امکانات موجود دارد و رسانه‌ای هم که نام ملی بر آن گذاشته‌اند معتقد است با واگذاری نامحدود وقت خود به رئیس دولت، »ملی« بودن را به نمایش خواهد گذاشت. پس بهتر است با عبور از کنار این موضوع مهم اما لاعلاج، به بررسی گفتگوی یکطرفه اخیر در تلویزیون پرداخت. آقای احمدی‌نژاد در این تریبون یکطرفه، ضمن پافشاری بر موفقیت و پرتلاش بودن بسیاری از وزیران دولت نهم، اصرار خود بر تغییر آنها را ناشی از ضرورت ایجاد تحول در ساختارها و عملکرد وزارتخانه‌ها دانست. البته او توضیح نداد که با حذف یک وزیر موفق و پرتلاش - به زعم احمدی نژاد - و جایگزینی او با یک مدیر تازه وارد و عموماً بی‌تجربه، چه تضمینی برای ایجاد تحول وجود دارد؟ همچنین اگر احمدی‌نژاد تصور می‌کند لازمه تحول آن است که وزیران موفق - حتی نخبه‌ای که به تعبیر رئیس دولت، همچون »هلو« خوردنیاست- بر کنار یا جابه‌جا شوند چرا خود او برای این تحول در سطح بالاتر از وزیران، پـیـشـقـدم نـشـد تا به این طریق، تحول و تحرک جدی‌تری به وجود بیاید؟ ضمن آنکه این تحول می‌توانست مانع برخی پیش‌آمدهای ناگوار بعد از انتخابات هم بشود!‌

احمدی نژاد در سخنان خود، برای انتخاب هر یک از کاندیداهای وزارت، دلایلی ارائه کرد. اما او باید بداند این دلایل، در واقع لیستی از وعده‌های بلند بالا در ذهن مردم حک کرد. مثلا او با ارائه دلایل مربوط به انتخاب وزیر بهداشت، به زنان وعده‌ داد که تحول عمده در شرایط بهداشتی نیمی از جامعه- بانوان و دختران- ایجاد خواهد شد. در توجیه جابه‌جایی وزیر بازرگانی و انتقال او به پست وزارت نفت، از توانایی‌های او برای ایجاد تحول عمده در ساختار وزارت نفت خبر داد و فعال شدن این دستگاه عظیم در تحولات سیاسی و اقتصادی کشور را دستاورد این جابه‌جایی نامید. احمدی‌نژاد کمتر از 2 سال بعد از سپردن وزارت آموزش و پرورش به یکی از نزدیک‌ترین یاران خویش، اکنون او را از کابینه حذف کرد تا جانشین علی احمدی بتواند تحولی عمده در ماموریت‌ها و دستاوردهای وزارت آموزش و پـرورش ایجاد کند. وزارت اطلاعات که عزل ناگهانی وزیر و سپردن آن به یک مقام غیرپاسخگو در مقابل مجلس برای یک دوره یک ماهه، نگرانی‌هایی ایجاد کرده است حوزه دیگری است که احمدی نژاد برای توجیه عزل وزیر ‌ ‌و معرفی گزینه جدید، وعـده‌هـای مـشـخصی به مردم داد و لابد مردم حق دارند دسـتـاوردهـای فوری از این تغییر، انتظار داشته باشند زیرا احمدی‌نژاد برای ایجاد تحول در آن وزارتخانه، عجله فراوان به خرج داد و حتی تا پایان دوره مسئولیت دولت نهم، ادامه حضور وزیر چهار ساله خویش را تحمل نکرد. در حوزه ارتباطات نیز احمدی‌نژاد بار دیگر به یک آماردهی غیرعلمی روی آورد و بدون اشاره به آن که توسعه خطوط تلفن - ثابت و همراه - بدون بستر سازی‌های گسترده گذشته امکان‌پذیر نبوده است تعداد تلفن واگذار شده در دولت خود را غیرقابل مقایسه با دولت‌های قبل - که بسترسازان حقیقی توسعه مخابرات بوده‌اند - دانست. او در عین حال وزیر این حوزه را نیز تغییر داده است پس مردم حق دارند توسعه کیفی مخابرات و عدم قطع مکرر اس.ام.اس، موبایل و... را انتظار بکشند. احمدی نژاد با آماردهی‌های عجیب از میزان موفقیت‌های علی‌آبادی، باید بداند در واقع به مردم وعده داده است که در سال‌های آینده، شاهد وضعیتی که امروز در بسیاری از نقاط کشور - در خصوص قطع مکرر برق - وجود دارد نخواهند بـود. رئیس دولت دهم ضمن طرح برخی ادعاها در خصوص موفقیت‌‌های بی‌نظیر وزیر جوان صنایع در مهار بحران‌های داخلی و بین‌المللی، در واقع به مردم وعده داد که در این وزارتخانه مهم و دستگاه‌های مرتبط با آن، تحول مورد انتظار با تداوم کار وزیر فعلی محقق خواهد شد ولذا صدها هزار کارگر و سایر افراد مرتبط با حوزه صنایع، حق دارند رونق صنعت را به انتظار بکشند. اظهارات احمدی نژاد در خصوص وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت کار و ادعای کاهش 5 درصدی نرخ بیکاری در زمان تصدی استانداری هرمزگان توسط همین شخص، این توقع را ایجاد نموده است که او با برخورداری از حمایت‌های ویژه احمدی‌نژاد - ناشی از ارتباط طولانی مدت کاری در شهرداری و دولت- برای آمار نگران کننده بـیـکاری در سطح کشور- بیکاری آشکار و پنهان- تدبیری بیندیشد. احمدی نژاد علی‌رغم ادعاهایی که 8 ماه پیش در هنگام معرفی محصولی برای تصدی وزارت کشور مطرح کرده بود و بدون توجه به ادعاهایی که در خصوص موفقیت محصولی در سامان دادن مهمترین حادثه کشور- انتخابات 22 خرداد- مطرح شده است این یار نزدیک خود را نیز حذف کرد و به مردم وعده داد که این وزارتخانه مردمی با تحولات گسترده‌ای در جهت مردمی‌تر شدن مواجه خواهد شد. پس گروه‌های مردمی حق دارند افزایش امنیت و بسترسازی برای اجرای یکی از مردمی‌ترین اصول قانون اساسی یعنی اصل 27 که اجازه برگزاری تجمعات را صادر می‌کند را در دوره تصدی وزیر جدید، خواستار باشند. البته می‌توان وعده‌های دیگری نیز از میان »شرح حال خوانی« نسبت به وزیران پیشنهادی کشف و ارائه نمود. اگر احمدی‌نژاد با انجام مصاحبه تلویزیونی، تنها به دنبال ایجاد فشار روانی، عاطفییا رسانه‌ای برای رای اعتماد نسبت به وزیران پیشنهادی خود نبوده است - و حتی اگر چنین هدفی داشته است- باید بداند که سخنان اخیر او به عنوان وعده‌های قطعی رئیس دولت، در ذهن مردم باقی خواهد ماند. شاید او نمی‌تواند یا نمی‌خواهد بعضی ادعاهای خود در دوره تبلیغات ریاست جمهوری را ثابت کند اما بایستی برای اجرای آنچه در قالب معرفی وزیران پیشنهادی به مردم وعده داد آمادگی کامل داشته باشد. رسانه‌ها هم - حتی کسانی که نسبت به روند انتخاب احمدی‌نژاد، تأمل دارند- برای خود این حق را قائل خواهند بود که انجام وعده‌های رئیس دولت دهم را پـیـگیری نمایند. کسی هم نباید از خبرنگاران و تحلیلگران رسانه‌های مستقل توقع داشته باشد که در مواجهه با رئیس دولت، شیوه خبرنگاران ساکت و لبخندزن صدا و سیما را در پیش بگیرند

منبع



برچسب‌ها: آقای احمدی‌نژاد مبادا فراموش کنید!

تاریخ : یکشنبه 88/6/1 | 12:15 صبح | نویسنده : | نظر

در سال های گذشته کارشناسان نسبت به ثبات نرخ ارز و عدم تناسب آن با تورم انتقاد کرده اند و پایین نگهداشتن نرخ ارز را عامل رشد واردات و تهدید تولید و اشتغال معرفی کرده اند.واقعیت آن است که در اقتصاد ایران به خاطر دخالت شدید دولت، برخورداری از درآمد ارزی سرشار از فروش نفت و نقش دولت به عنوان بزرگ ترین فروشنده ارز در بازار، شرایط رقابتی در بازار نداریم تا براساس آن، نرخ دلار و سایر ارزها در شرایط رقابتی و عرضه و تقاضا تعیین شود و میزان واردات و تولید داخلی خود را با واقعیت های اقتصادی تطبیق دهند. وقتی دولت حجم بودجه خود را با اتکا به درآمد نفت و دلارهای نفتی رشد می دهد در نتیجه واردات و فروش ارز افزایش می یابد و نرخ ارز در جهت رشد واردات پایین نگه داشته می شود.
نرخ ارز باید در بازار تعیین شود اما در اقتصاد ایران هیچ یک از عوامل تعیین کننده نرخ ارز از قوانین اصولی اقتصاد تبعیت نمی کند و نمی توان انتظار داشت که تنها با افزایش متناسب نرخ ارز با نرخ تورم به نتیجه مورد نظر که همان افزایش رقابت پذیری تولیدات داخلی با تولیدات خارجی و تنظیم بازار است دسترسی پیدا کنیم. در اقتصاد ایران دولت عرضه کننده و تقاضاکننده اصلی ارز و در نتیجه عامل اصلی تعیین کننده نرخ پول خارجی است.

ارز
تغییرات نرخ ارز در ایران و افزایش یا کاهش آن رابطه مستقیمی با سیاست های دولت در عرضه ارز در بازار و سیاست های وارداتی دارد که به وسیله تغییرات در نرخ تعرفه های گمرکی صورت می پذیرد.
اگر قوانین گمرکی واردات به گونه ای تعریف شده باشد که عوارض گمرکی پایین باشد، تمایل برای واردات در کشور بالا خواهد رفت اما اگر دولت به اتکای درآمد نفت، به ندای واردکننده توجه کند و به هر اندازه که تاجر برای واردات، ارز خواست دلار به بازار تزریق کند، قیمت ارز به رغم تغییر در میزان واردات و بالا رفتن تورم، همچنان پایین خواهد ماند. در حالت عکس و در صورتی که دولت متناسب با تقاضای بازار برای خرید ارز و واردات کالا، دلار به بازار تزریق نکند، همراه با افزایش واردات با بالا رفتن متقابل نرخ ارز روبه رو خواهیم بود و این امر تا جایی ادامه خواهد یافت که تقاضای موثر برای ارز متعاقب افزایش بهای ارز و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده کالای وارداتی کاهش می یابد و تاجر ترجیح می دهد بین واردات و خرید تولید داخلی توازن برقرار کند
بانک مرکزی در وهله اول و با توجه به تقاضای بازار، دلار در اختیار متقاضی قرارداد و همواره فروشنده متناسب با تقاضای بازار، ارز فروخته است. در مرحله بعد، دولت با قوانین گمرکی و پایین نگهداشتن عوارض گمرکی موجبات تشویق بیشتر واردکننده را فراهم آورده است. این دو عامل در کنار توجه نکردن به افزایش بهای ارز متناسب با نرخ تورم، شرایط را به گونه ای فراهم آورد که به رغم بالا بودن قیمت تمام شده تولید و عوامل تولید (انرژی، نیروی کار، مواد اولیه و سرمایه) در کشورهای دیگر، مانعی برای ورود کالاهای گران خارجی به ایران نبودند و به دلیل ارزش گذاری غیراقتصادی ارز، سیاست های غیرمنطقی دولت (گمرک) و عرضه گسترده ارز جهت واردات توسط بانک مرکزی، نرخ دلار به طور صوری پایین نگه داشته شد.
بر این اساس، در سال های گذشته همواره با قیمت پایین ارز روبه رو بوده ایم و دولت بهای ارز را پایین نگه داشته است و از طریق عرضه زیاد ارز در بازار و پایین نگهداشتن عوارض گمرکی افزایش واردات و تبدیل دلار به ریال را موجب شد
قاعدتاً با افزایش نرخ تورم قیمت ارز باید بالا رود ولی با در نظر گرفتن عواملی که در بالا به آن اشاره شد می توان به این نکته رسید که الزاماً اینگونه نیست که قیمت ارز و تورم رابطه ای یک به یک داشته باشند و ما باید ترکیبی از سیاست های پولی و مالی و تنظیم بازار را در کنار تغییرات علمی و اصولی در نرخ عوارض گمرکی مورد توجه قرار دهیم و در نهایت با در نظرگرفتن نرخ موثر تورم در افزایش یا کاهش ارزش ارز به قیمت نهایی آن دست یابیم. تا زمانی که متغیرهای مختلف اقتصادی در ایران به شکل درستی عمل نمی کنند و ثبات و برنامه ریزی مدونی در سطح اقتصاد کلان و بازار کشور وجود ندارد، نمی توان به بازار با ثبات نرخ ارز دسترسی داشت. از سوی دیگر یکی دیگر از عوامل، واردات بالا در شرایط فعلی و ناکارآمدی تولید داخلی است که باید اصلاح شود. این سیاست های ناکارآمد و ضعف در کیفیت داخلی باعث شده دلال ایرانی، راه و جاده و گمرک به جای اینکه واسطه ای برای تبلیغ و فروش کالای داخلی و صادرات آن باشند به عواملی برای واردات بیشتر و تبلیغ کالای خارجی و به زمین زدن تولید کننده داخلی تبدیل شوند.
*استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

 منبع



برچسب‌ها: سیاست های دولت ابزار کنترل نرخ ارز

تاریخ : چهارشنبه 88/5/28 | 4:8 عصر | نویسنده : | نظر

در ایران، افراد و گروه‌های متفاوتی هستند که سخن آنها توسط مردم شنیده می‌شود. البته نمی‌توان آمار دقیقی داد که نشان دهد حجم »شنیده شدن سخنان« با میزان »پذیرفته‌شدن آنها«، چه نسبتی دارد. در این زمینه تنها می‌توان به ناکامی در تخریب چهره بعضی از شخصیت‌های محبوب علی‌رغم استفاده حداکثری تخریب‌کنندگان از رسانه‌های ظاهراً پرمخاطب، اشاره کرد و همین امر را دلیلی واضح بر عدم وجود نسبت مستقیم میان »سخنی را به گوش مردم رساندن« و »قبولاندن آن سخن و یا به تامل واداشتن مردم« دانست. این وضعیت، در حوادث بعد از 22 خرداد به صورتی واضح‌تر، آشکار شد. در این ایام، رسانه‌هایی که صدای آنها به اجبار یا دلخواه، در همه خانه‌ها شنیده می‌شود تلاش گسترده‌ای صورت دادند تا قرائت خویش از انتخابات 22 خرداد و پیامدهای آن را لحظه‌ به لحظه به گوش مردم برسانند. در مقابل، عده‌ای به مخالفت علنی با این روند پرداختند و عده‌ای دیگر نیز که معمولا کلام آنها مخاطبانی در جامعه دارد، ترجیح دادند به جای همراهی با روند غالب رسانه‌ای یا پیوستن به جریان مخالفان، سکوت پیشه سازند که البته این سکوت- به خصوص از ناحیه برخی علما، مراجع و چهره‌های علمی- حاوی پیامی پرمعنا بود. در این میان کسانی که رسانه‌های پرخرج عمومی، سخاوتمندانه در اختیار آنهاست بارها بی‌تابی خود را نسبت به اظهارات و مکتوبات جناح مخالف آشکار ساختند و همین بی‌تابی نشان داد چند رسانه که تیراژ آنها در برابر برخی رسانه‌های عمومی قابل توجه نیست موجب نگرانی برخی تریبون‌داران شـده اسـت؛ هـمـان تریبون‌دارانی که شبانه‌روز سخنآنـهـا به خانه ده‌ها میلیون ایرانی می‌رود. البته نباید نقش بی بدیل رسانه‌های نوین که به برکت راه یافتن اینترنت به زندگی مردم، نقش‌آفرینی می‌کنند را فراموش کرد. اما به هر حال، در خوش‌بینانه‌ترین فرض هم نمی‌توان تعداد مخاطبان رسانه‌های سهل‌الوصول همچون رادیو و تلویزیون را با اینترنت و سایر رسانه‌ها قابل مقایسه دانست.

پس از 22 خرداد، کروبی و موسوی و حامیان آنها به عنوان گروهی که نسبت به روند انتخابات معترض بودند هیچ‌گاه نتوانستند به رسانه‌های پرخرج و ظاهراً پرمخاطب عمومی دسترسی داشته باشند. اما راهپیمایی 25 خرداد و برخی تحولات بعدی، نشان داد که آنچه یک خبر را فراگیر می‌کند اشتیاق مردم برای دسترسی به آن است نه مجانی و سهل‌ا‌لوصول بودن خبر یا بلندتر بودن صدای خبررسان.

این وضعیت در هفته‌های اخیر موجب نگرانی شدید جناح مقابل شده بود که آخرین نمونه آن، مربوط به نامه و مصاحبه کروبی است. آنچه در اظهارات مکتوب و شفاهی کروبی آمده، دو جنبه دارد. نخست جنبه حقیقت یابی است که کروبی بدون آنکه بر صحت صددرصدی ادعاهای خود تاکید داشته باشد لزوم کشف حقیقت را مورد تاکید قرار داده است. جنبه دوم که از جهاتی مهم‌تر می‌باشد شکستن فضای خبررسانی یکجانبه است که به نظر می‌رسد این جنبه، بیش از نکته اول، موجب نگرانی و اضطراب عده‌ای شده است. آنها ظاهراً در برابر ادعاهای اخیر کروبی برآشفته شده‌‌اند اما چه کسی است که نداند قبل از نامه‌نگاری کروبی، خبرهایی همراه با برخی مستندسازی‌های ویژه و بعضی بـزرگ‌نمایی‌ها تنظیم و در سراسر جهان پخش شده است. نکته جالب آنکه با توجه به عدم‌امکان انتشار اظهارات کروبی در رسانه‌های داخلی، ادعاهای او در همان رسانه‌هایی انعکاس یافته که قبل و همزمان با نامه و مصاحبه اخـیـر کروبی، فیلم‌ها و گزارش‌هایی در زمینه رفتار با تظاهرکنندگان یا وضعیت بازداشتگاه‌ها تهیه و در مقیاس وسیع منتشر نموده‌اند.

البته حمله کنندگان به کروبی می توانند برای موجه جلوه دادن حملات خود، به یک حقیقت اعتراف کنند. این حقیقت، نفوذ کلام و قابلیت پذیرش نکاتی است که از زبان کروبی مطرح می‌شود. بدون تردید تن دادن به این اعتراف برای بعضی سناریونویسان حوادث اخیر، سخت بوده است اما شدت حملات اخیر آنها، اعتراف رسمی است و جای انکاری را باقی نمی‌گذارد. ‌ ‌

حال که اینگونه است کروبی، موسوی و سایر کسانی که در این مدت، نفوذ کلام آنها آشکار شده است وظیفه سنگینی در برابر برخی اتفاقات و حوادث دارند. ‌ ‌آنها بـایـد بدانند که حملات سازمان یافته - نه اعتراضات غیرسازمانی - به نامه نگاری ها و اقدامات کروبی و موسوی، می تواند برای برخی حامیان دولت دستاورد جانبی داشته باشد. در هیاهوی ضروری پیرامون حوادث بعد از انتخابات، ظاهراً همه فراموش کرده‌اند که رئیس دولت به مردم وعده کاهش تورم و گرانی را داده بود اما در آستانه ماه برکت، عده زیادی از مردم نگران تامین میوه ،گوشت، مرغو سـایـر مـایحتاج خود در ماه رمضان هستند. بعضی فریادهای ظاهراً بلند که به بهانه حمایت از حیثیت نظام در بـرابـر ادعـاهـای کـروبـی مـطرح می شود، صدای ضعیف خانواده عده ای از زندانیان که تنها خواسته ایشان، تعیین تکلیف فرزندان و همسران آنهاست را تحت الشعاع قرار داده است. این هیاهوی ضروری و مفید، باعث شده کـه مـوضـوع جـابـه‌جـایی نام چند ورزشکار که یکی از بزرگترین آبروریزی‌ها در سطح جهانی است به طور کلی به فراموشی سپرده شود.

در همین شرایط هیچ‌کس سوال نمی‌کند علت قطع مکرر برق علی‌رغم وعده‌های رنگارنگ مسئولان دولتی و ادعاهای آنها در خصوص سرمایه‌گذاری و توسعه برق و سایر صنایع چیست؟ هیچ‌کس خود را در برابر نرخ واقعی بیکاری، مسئول نمی داند. هـیـچ مـسـئـول دولـتـی بـه ادعـاهـای دبـیـرکل خانه کارگر درخصوص ورشکستگی بسیاری از صنایع بزرگ پاسخ نمی‌دهد، هیچ‌کس نمی‌گوید علت قطع پیامک‌‌‌‌‌‌ها در روز انتخابات علی‌رغم تکذیب قبلی آن چه بوده است؟ چرا حقوق افزایش یافته بعضی کارمندان، بلافاصله بعد از انتخابات کاهش یافت؟ کسی پاسخ نمی‌دهد نتیجه بررسی ادعای محسن رضایی چه شد و کسی از علت حذف تنها نخبه معرفی شده دولت نهم از لیست وزرای دولت دهم سوال نمی کند. همچنین هیچ‌کس حاضر نیست مسئولیت سوانح هوایی که در مدتی کوتاه ده‌ها خانوار ایرانی را عزادار کرد به عهده بگیرد.

به این لیست ده‌ها سوال دیگر هم می توان اضافه کرد که همه آنها بدون تردید تاثیر مستقیم بر زندگی امروز و فردای مردم دارد. اما یقیناً آن سوالات نیز به فرض مطرح شدن، بی‌پاسخ خواهد ماند. تنها یک راه باقی می ماند و آن نامه‌نگاری کروبی یا موسوی و طرح همین سوالات در قالب آن نامه‌ها خواهد بود. در آن صورت احتمالاً تریبون‌های نماز جمعه، رسانه موسوم به ملی، روزنامه‌های پرخرج و کم تیراژ و ده ها تریبون دیگر برای آنکه حملات و فحاشی های خود علیه کروبی و موسوی را تکمیل کنند به دنبال پاسخی برای این سوالات خواهند بود. شاید در آن صورت، برای اکثریت مردم که ذی نفع اصلی این پرسش ها هستند فرجی حاصل شود.

منبع



برچسب‌ها: سخنی با آقای کروبی : چند سوژه برای نا‌ مه‌نگاری

تاریخ : چهارشنبه 88/5/28 | 3:24 عصر | نویسنده : | نظر

گروه سیاسی: تنها دو روز پس از آنکه محمود احمدی نژاد در اقدامی بی‌سابقه از طریق یک برنامه خبری لیست 6 نفر از وزیران پیشنهادی خود را ارائـه کـرد یـک خـبـر ظـاهـرا ساده، سرنوشت نخستین وزیر پیشنهادی زن را با ابهاماتی مواجه کرد. دیروز یک عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس و نیز وکیل دو تن از نمایندگان مجلس صدور حکم محکومیت حبس چهار سال و نیمه برای دو تن از نمایندگان مجلس که با عباس پالیزدار هم پرونده بوده‌اند را یادآوری نمودند. هادی ارمغان وکیل این دو نماینده مـجلـس، بـه تشکیل پرونده مجزا برای این دو نماینده که متهمان ردیف 6 و 7 پـرونده پالیزدار هستند اشاره کرد و محکومیت صـادره بـابت مجموع اتهامات آنها را 5/4 سال حبس برای هر یک از آنها دانست. این در حالی است که یکی از این دو نماینده مجلس از سوی احمدی نژاد برای تصدی پست وزارت معرفی شده است. از سوی دیگر بنابر اعلام یک عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس برای بررسی وضعیت پرونده پالیزدار و نمایندگان محکوم در این پرونده، کـمـیـتـه‌ای ویـژه در کـمـیسیون قضایی مجلس تشکیل شده است. سلیمان ذاکر نماینده ارومیه در گـفـتـگـو بـا ایلـنـا، خـاطـرنـشـان کـرد: ایـن کـمـیتـه بـه منـظـور ‌بررسی ابعاد مختلف پرونده پـالیـزدار و وضـعـیـت نـمایندگانی که در این رابطه محکوم شـده‌اند، ‌تشکیل شده است. ‌‌‌وی با بیان اینکه اعضای کمیته با عباس پالیزدار نیز ملاقاتی ‌داشته است، ادامه داد: در حال حاضر در حال بررسی‌های بیشتر در مورد نمایندگان مجلسی ‌که در این رابطه مـحـکـوم شده‌اند، هستیم. ‌‌هادی ارمغان وکیل عباس پالیزدار نیز در پاسخ به سوالی که »به ‌حضور2 تـن از نـمـایندگان مجلس در پرونده پالیزدار و سرنوشت آنها« اشاره داشت، گفت: به ‌موجب پرونده مجزای تشکیل شده برای این 2 نماینده از مجموع 9 متهم دیگر، شعبه 76 ‌دادگاه کیفری استان به اتهامات این دو نفر که متهمین ردیف شش و هفت این پرونده بودند، ‌رسیدگی و مجموعا هر کدام را به چهار سال و نیم حبس محکوم کرده است. ‌ارمغان اتهام نمایندگان مذکور را معاونت در افشای اسناد محرمانه عنوان کرد. ‌این حقوقدان در پــاسـخ بـه ایـن پـرسـش کـه »آیـا اشخـاصـی کـه محکومیت کیفری دارند، می‌توانند به ‌سمت وزارت منصوب شوند؟« اظهار داشت: اصل بر قطعیت و صحت آرای صادره از محاکم ‌است، مگر اینکه در مرجع تجدیدنظر با نقص یا نقضی مواجه شود. اینجانب خود تعجب کردم ‌که چرا رئیس‌جمهور به این نکته بدیهی توجه نکرده است. ‌وی ادامه داد: شاید رئیس‌جمهور مطمئن هستند که در مرحله تجدیدنظر، رای محکومیت یکی ‌از این نمایندگان شکسته خواهد شد که اگر این معنا را مصادره به مطلوب کنیم، پیشاپیش باید ‌موکل خود را هم از بسیاری اتهامات تبرئه شده بدانیم. ‌ اظهار تعجب وکیـل مـدافـع دو نماینده محکوم در حالی بیان می‌شود که نسبت به یکی دیگر از وزیران پیشنهادی نـیــز حکـم محکـومیـت قـطعـی از سـوی دادگـاه تجدیدنظر وجود داشت که دقیقا همزمان با معرفی آن فرد برای تصدی وزارت، یک مقام قضایی از ابطال حکم محکومیت او در مـرجـع عـالـی قـضـایی خبر داد. امـا در خـصـوص نماینده‌ای که هم پرونده پالیزدار بوده و علی‌رغم محکومیت به 5/4 سال حبس، توسط احمدی‌نژاد برای تصدی یکی از وزارتخانه‌ها در نظر گرفته شده است تاکنون هیچ خبری از نقض حکم منتشر نشده ولذا موافقت مجلس با تصدی وزارت توسط این شخص - حتی به فرض اعتماد احمدی نژاد به لغو حکم حبس 5/4 ساله - را در هاله‌ای از ابهام قرار داد. اکنون مـشـخـص نـیـسـت که رئیس جدید قوه قضائیه سفارش دو روز قبل احمدی‌نژاد در جلسه معارفه خود برای اجرای احکام قضایی در مورد صاحبان قدرت را مد نظر قرار خواهد داد یا بنابراظهار وکیل پرونده، اطمینان احمدی‌نژاد از ابطال حکم صادره علیه این نماینده مجلس، موجب تأمین نظر وی برای انتصاب این نماینده مجلس به عنوان وزیر، خواهد شد؟لازم به ذکر است عباس پالیزدار به دلیل اتهام افکنی علـیه بسیاری از چهره‌های سرشناس روحانی و سیاسی و نیز موارد اتهامی دیگر مدتها در زندان بود او پس از صدور حکم اولیه - ده سال حبس - با وثیقه از زندان آزاد شد. در میان اظهارات پالیزدار، اتهام افـکـنـی‌هـای او نسبـت بـه هـاشمـی رفسنجـانـی شـبـــاهـــت زیــادی بــه اتـهــامـات مـطـرح شـده توسط احمدی نژاد و یارانش داشت اما پالیزدار پس از آزادی از زندان، این بخش از اظـهارات خودرا تـحــت تــأثـیــر بــرخــی الـقــائــات و تـبلیغـات دروغین دانست.

منبع



برچسب‌ها: ابهام در سرنوشت وزیر پیشنهادی

تاریخ : چهارشنبه 88/5/28 | 3:6 عصر | نویسنده : | نظر

 

‌باگذشت حدود دو ماه از بازداشت بی‌سابقه و تأسف‌انگیز گروهی از فعالان سرشناس سیاسی، به نظر می‌رسد هنوز وضعیت استاندارد بر بازداشت و تعقیب این افراد حاکم نشده است. مثلاً هنوز تعدادی از بازداشتی‌ها با وکیل و خانواده‌های خود دیدار نکرده‌اند و گروهی نیز تنها موفق به نشان دادن سلامت ظاهری خود از طریق حضور در اعترافات تلویزیونی شده‌اند. این موضوع در چند روز اخیر تحت الشعاع نامه مهدی کروبی و بازتاب‌های آن قرار گرفته است. اما جالب است که واکنش به هر دو موضوع، از مبانی مشترک برخوردار است به طوری که عده‌ای از محافظه‌کاران سرشناس، به صورت هم‌زمان و هم زبان، به رد شائبه‌ها و شایعه‌هایی پرداخته‌اند که پیرامون دو موضوع - نحوه تعقیب اصلاح‌طلبان بازداشتی و ادعای بدرفتاری با گروهی از بازداشت‌شدگان - مطرح شده است. پس از صدور نامه کروبی، رئیس مجلس از بررسی موضوع خبر داد و یک روز بعد، گزارش تهیه شده توسط تعدادی از همکاران خود را قرائت کرد که بر عدم صحت ادعاهای موجود در نامه کروبی تاکید می‌کرد. این موضع جدید که به فاصله یک روز از تاکید خود او بر رسیدگی به نامه کروبی بیان شد اعتراض کروبی را برانگیخت که »چرا قبل از بررسی، ادعاهای او را تکذیب کرده‌است؟« تنها با گذشت چند ساعت از گلایه طعنه‌آمیز کروبی و تاکید او بر پیگیری موضوع، خبرگزاری رسمی دولت احمدی نژاد، متن نامه‌ای را منتشر کرد که طبق اعلام خبرگزاری، پاسخ لاریجانی به کروبی بود. رئیس مجلس هشتم در نامه خود مدعی شد که اظهارنظر ثانوی او، ناشی از بررسی یکصد مورد ادعا و اثبات کذب بودن آنها بوده است. لاریجانی درعین حا ل اعلام نکرد که آیا بررسی یکصد ادعای سوء رفتار، تنها طی یک روز - یعنی از زمان تاکید لاریجانی بر رسیدگی به ادعای کروبی تا تکذیب این ادعا در تریبون مجلس - صورت گرفته یا آنکه این بررسی‌ها قبلاً انجام شده اما لاریجانی نسبت به صحت بررسی‌ها تردید داشته و این تردید، طی 24 ساعت برطرف شده است!؟ البته لاریجانی تنها کسی نبود که ادعاهای کروبی را رد کرد اما همین تکذیبیه، مستمسکی برای گروهی از تریبون داران شد تا سخنان در دل مانده خود نسبت به کروبی را به همین بهانه افشا کنند؛ در حالی که آنها مستقیماً مسئولیت و ابزاری برای رد یا تایید ادعاهای مندرج در هشدار نامه کروبی نداشتند.

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: چند سوال ساده از تریبون داران عصبانی

تاریخ : یکشنبه 88/5/25 | 9:50 عصر | نویسنده : | نظر

می‌گویند خدا را با چشم سر نـمـی‌تـوان دیـد امـا از آثار او پی به وجودش می‌بریم. ‌

‌در مــورد رئـیـس دولـت نـهم و همکاران او نیز که برخی نزدیکان، شرم و حیا را کنار گـذاشـته و برای او شأن آسمانی قائل شده‌اند می‌توان به همین طریق استدلال کرد. در این سال‌ها، همه رقبا، منتقدان و حتی دوستانی که حاضر نشده‌اند فرمان رئیس‌جمهور را مانند فرمان خدا، واجب الاطاعه بدانند از عرصه مدیریتی کشور حذف شده‌اند و لذا در مورد بسیاری از حوادث، از قبل نمی‌توان پیش‌بینی کرد یا پس از آن نیز ارائه مدرک رسمی، دشوار است. اما با نگاهی به دستاورد‌ها و پیامد‌های تصمیمات دولـت و نیـز رفتار برخی حامیان ویژه- یا مدعیان حمایت- می‌توان به بسیاری از واقعیات پی برد. مثلا اگر کسی بپرسد »برای اثبات نابسامانی‌ها در انتخابات اخیر و نقش حامیان دولت در ایـن نـابـسـامانی‌های پرهزینه، چه مدرکی وجود دارد؟« باید بلافاصله توجه او را به بعضی اقدامات و اظهارات بی‌سابقه جلب کرد که انحراف اذهان عمومی از انتخابات، یکی از مهم‌ترین و البته فوری‌ترین نتایج آن است. البته در ادامه یادداشت انگیزه و هدف اصلی از این سوژه‌ها تشریح خواهد شد اما حامیان نجیب و کم توقع دولت، فعلا به نتایج کوتاه‌مدت این اقـدامـات که همان انحراف اذهان عمومی از روند انتخابات است چشم دوخته‌اند. شاید هم عده‌ای از آنها پشت پرده اصلی و هدف بزرگ‌تر را نمی‌دانند و همچون بازی خوردگان، با طراحان اصلی، همراهی می‌کنند.

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: فرار از امروز یا طرحی برای فردا ؟!

تاریخ : شنبه 88/5/24 | 11:33 عصر | نویسنده : | نظر

سید‌عطا‌الله مهاجرانی

روز دوشنبه به دیدن ابراهیم گلستان رفتیم. تا سخنی تازه بشنوم. این حکمت از امیرمومنان است که جان انسان هم گاه همانند تن او آزرده و دلگیر می‌شود و در جست‌وجوی سخنی تازه بر می‌آید. وقتی ابطحی و عطریانفر را با آن شمایل در دادگاه دیدم و به سخن آنان گوش کردم، در پس کلمات رنجی سنگین نهفته بود. حتی هنگامی که عطریانفر با همان هوشمندی همیشگی‌‌اش با هر دو دست به زمین اوین اشاره کرد و گفت: اگر فلانی هم در اینجا بود همین حرف‌ها را می‌زد...
ادامه مطلب...

برچسب‌ها: سخن تازه بگو...

تاریخ : جمعه 88/5/23 | 3:8 عصر | نویسنده : | نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >